اقبال لاهوری
از نویسندگان مذهبی و یا غیر مذهبی اهل سنت هم که بگذریم ، چهره زنده یاد علامه اقبال لاهوری در میان شاعران اهل سنت که به ستایش از امام حسین (ع) و نهضت عاشورا پرداخته ، بیشتر از همه می درخشد و این اثر بخشی بسیار شدید و عمیق ،نهضت عاشورا را در تفکر نوی سیاسی اهل سنت و هنر و ادبیات آنان نشان می دهد.
شاید اقبال در قرن اخیر بیش از هر شاعر اهل سنت دیگر، نهضت حسینی را با ملاحظاتی تفکرآمیز به ادب منظوم فارسی وارد کرده است . امام حسین از نظر اقبال ، یک شخص کامل برای برانگیختن و بیدار ساختن ملت های خوابیده مسلمان و نیز مبارزه مؤثر و شهادت فداکارانه اش ، تفسیر کننده رازهای پنهان قرآن می باشد.
هر که پیمان با هو الموجود بست
گردنش از بند هر معبود رست
تیغ بهر عزت دین است و بس
مقصد او حفظ آئین است و بس
خون او تفسیر این اسرار کرد
ملّت خوابیده را بیدار کرد
رمز قرآن از حسین آموختیم
زآتش او شعله اندوختیم
و همچنین اقبال به مادران امروز توصیه می کند که فرزندانی حسین وار تربیت کنند.
هوشیار از دستبرد روزگار
گیر فرزندان خود در کنار
تا حسین (ع) شاخ تو بار آورد
موسم پیشین به گلزار آورد
برای اقبال امام حسین (ع) مرکز پرگار عشق و کاروان سالار عشق است .
مریم از یک نسبت عیسی عزیز
از سه نسبت حضرت زهرا(س) عزیز
مادر آن مرکز به کار عشق
مادر آن کاروان سالار عشق
مسیو ماربین آلمانی
مسیو ماربین آلمانی درباره حسین (ع) و هم چنین علل قیام آن حضرت و نتایج آن چنین می نویسد:
حسین بن علی نوه محمد (ص) که از دختر محبوبش فاطمه (س) متولد شده ، تنها کسی است که در چهارده قرن پیش در برابر حکومت جور و ظلم قد علم کرد، اخلاق و صفاتی که در دوران حکومت عرب پسندیده و قابل احترام بود در فرزند مولای متقیان مشاهده می شد، حسین شجاعت و دلاوری را از پدر خود به ارث برده بود به دستورها و احکام اسلام تسلط کاملی داشت در سخاوت و نیکوکاری نظیر نداشت در نطق و بیان زبردست بود و همه را مجذوب بیانات خود می ساخت ، مسلمانان جهان عقیده و اراده زائدالوصفی به حسین (ع) دارند و هر ساله در ماه معینی (ماه محرم ) برای او عزاداری می کنند، کتاب های بسیاری از فضائل و مناقب حسین (ع) توسط مسلمانان نوشته شده است و از ملکات حسنه و سجایای پسندیده او گفت و گو می شود.
موضوعی را که نمی توان نادیده گرفت این است که حسین (ع) اول شخص سیاستمداری بود که تا به امروز احدی چنین سیاست مؤثری اختیار ننموده است . تاریخ عاشورا کاملاً نشان می دهد که هیچ یک از شهیدان کربلا عمداًخود را به کشتن نداده اند، یعنی هر یک از کشته شدگان را دشمنان بر سر آنان تاخته و مظلومانه از پای در آورده اند وبه اندازه مظلومیتشان بر عظمت و بزرگی اسلام افزوده شده است ولی شهادت حسین ازهمه مهمتر و از روی دانش و بصیرت و سیاست انجام گرفت و این شهادت و شهامت درتاریخ بشریت نظیر نداشته است .
مهم ترین اثر این نهضت این بود که ریاست روحانی که در عوالم سیاست اهمیت شایانی داشت ، مجدداًبه دست بنی هاشم افتاد؛ و به ویژه در بازماندگان حسین مسلم گردید، چندی طول نکشید که (حکومت ) ظلم و جور معاویه و جانشینان او منهدم شد و کمتر از یک قرن قدرت از بنی امیه سلب گردید. منهدم شدن (قدرت ) از بنی امیه به قسمی شد که امروز نام و نشان از آنها نمودار نیست و اگر در متن کتاب های تاریخی نامی از این قوم ذکر شده در تعقیب آن هزاران نفرین و ناسزا نوشته شده و این نیست مگر به واسطه قیام حسین (ع) و یاران با وفای او.
فردریک جمس
درس امام حسین و هر شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی عدالت و ترحم و محبت و جوددارد که تغییر ناپذیرند و هم چنین می رساند که هرگاه کسی برای این صفات ابدی مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.
ایرونیک ، مورخ امریکایی
برای امام حسین (ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن به اراده یزیدنجات بخشد و لیکن مسئولیت پیشوای نهضت ِ بخش اسلام اجازه نمی داد که او یزید رابه عنوان خلافت بشناسد، او خود رابه منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت . در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و بر روی ریگ های تفتیده عربستان روح حسین فناناپذیر است ای پهلوان و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من ای حسین .
ایرونیک ، مورخ امریکایی
برای امام حسین (ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن به اراده یزیدنجات بخشد و لیکن مسئولیت پیشوای نهضت ِ بخش اسلام اجازه نمی داد که او یزید رابه عنوان خلافت بشناسد، او خود رابه منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت . در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و بر روی ریگ های تفتیده عربستان روح حسین فناناپذیر است ای پهلوان و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من ای حسین .
مهاتما گاندی
من زندگی امام حسین آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندم و توجه کافی به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد بایستی از سر مشق امام حسین پیروی کند.
لیاقت علی خان
این روز (عاشورا) برای مسلمانان در سراسر جهان معنای بزرگ دارد، در این روز یکی از حزن آورترین وقایع اسلام اتفاق افتاد.
شهادت امام حسین در حین حزن ، نشانه فتح نهایی روح واقعی اسلام بود، زیرا تسلیم کامل به اراده الهی به شمار می رفت . شهادت یکی از بزرگ ترین پیروان اسلام مَثَل درخشنده و پایدار برای همه ماست ، این درس به ما می آموزد که اشکال و خطرات هر چه باشد نبایستی از راه حقیقت و عدالت منحرف شد.
گیبون ، مورخ مشهور
در طی قرون آینده بشریت ، در سرزمین های مختلف ، شرح صحنه حزن آور مرگ حسین موجب بیداری قلب ِ خون سردترین قارئین خواهد شد.
چارلز دیکنز
اگر منظور امام حسین جنگ در راه خواسته های دنیایی بود من نمی فهمم چرا خواهران و زنان و اطفال او همراه او بودند پس عقل چنین حکم می کند که او فقط به خاطر اسلام فداکاری خویش را انجام داد.
دکتر جوزف «ژوزف » مورخ فرانسوی
ژوزف ذکر مصیبت در مورد فضائل نبی و خاندان عصمت و طهارت را موجب آگاهی مسلمانان ، به خصوص شیعه به مسائل مذهبی می داند.
«شیعیان در ایام عزاداری به ذکر و استماع مصائب حسین (ع) می پردازند و می کوشند که فضائل خاندان نبوت و رنج های آنان را به نیکوترین وجهی بیان کنند... امروز هر نقطه عالم ، مسلمانان شایسته ترین افرادی هستند که به شناخت علوم وقوف یافته اند و به ویژه شیعه که بر سایر فرق اسلامی مزیت دارند.»
ل . م . بوید
گویا این شخص ، این نویسنده غربی در محفل حسین شرکت نموده و مختصری از تاریخ عاشورا را برایش توضیح داده اند که در این مورد چنین اظهار نظر نموده است : «در طی قرون افراد بشر همیشه جرئت و پردلی و عظمت روح و بزرگی قلب و شهادت روانی را دوست داشته اند و در اثر همین هاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی فساد و ظلم و ستم تسلیم نمی شود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین و من مسرورم که در چنین روزی با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا می گویند، شرکت کردم هر چند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است ».
کلودین رولو
مفسر روزنامه لوموند در مورد امام حسین و عاشورامی نویسد:
«شیعیان هر سال ماه محرم به تذکر واقعه کربلا و مصیبت امام حسین (ع) که نمادی از دلیری ، عدالت علیه تجسم پلیدی و نیروی شقاوت است می پردازند و ستمگران عصر را به یزید و اشقیا تشبیه می کنند».
جرج جرداق
جرج جرداق ، در مورد یزید و سرداران او چنین می نویسد:
«یزید وارث همه بدی های اسلاف خود بود و از آن ها نیز فزون داشت از هر نوع شرارت و فساد و اعمال شیطانی که دیگر مردمان بدکار و بی آبرو دارند یزید بهره گرفته بود، آن اندازه که یزید شیفته لذت و شهوت بود دیگران نبودند گویند در اسب دوانی خواست بر بوزینه (میمون ) سبقت جوید، از اسب افتاد و مرد. اگر به قول یزید، پدرش معاویه لشکری از عسل زهرآمیز داشت . یزید لشکر زهر ناب داشت در عصر او تعصب جاهلیت اموی کامل شد... کسی از اخلاق انسانی بی بهره تر از یزید نبود. همان که فاجعه کربلا را برپا کرد. هیچ کس در خلق انسانی کامل تر از حسین بن علی (ع) نبود که در آن واقعه شهید شد. در یزید همه صفات زشت و ننگین و ریاست طلبی و سودجویی و جلادان خون ریز و بی اراده وجود داشت . در آن طرف ؛ یعنی فرزندان علی (ع) همه صفات عالی و ستوده انسانی خلق کریم و شجاعت و آزادگی و شهادت به کمال و تمام بود. حسین (ع) در شب آخر عمر به اصحاب اندکش گفت : از من جدا شوید و جان خود را حفظ کنید. اما اصحابش راضی نشدند مگر جان در راه او بدهند... مسلم بن عوسجه گفت : چگونه تو را رها کنم که حق تو را اداء نکرده ایم . با نیزه و شمشیر و سنگ با دشمن تو می جنگیم که وقتی او جان به جان آفرین تسلیم می نمود حبیب بن مظاهر گفت : ای مسلم در پی تو خواهم آمد که حر بن یزید ریاحی چون زشتی اعمال یزید و یاران او را با فضائل پسندیده حسین و جان نثاری اصحاب او را دید، دلش بیدار شد و از مناصب دنیا گذشت . یاران حسین شهادت در راه او را غایت شرف و مجد می دانستند.
آسان ترین کار برای عبیدالله بن زیاد مثله کردن وکشتن بی سبب بود. شمر بن ذی الجوشن چون وحشی ترین حیوان ها بود و اسب ها بر جنازه شهیدان تازاند و بر کودکان خردسال ستم ها کردند و بدن شان قطعه قطعه کردند. چون امام مشتی آب از فرات برداشت حصین بن نمیر تیری به دهان حضرت زد. و قهقهه زد. عمربن سعد به دلیل پست و مقام ، لشگریان را گواه گرفت که او نخستین تیر را به جانب اولاد علی رها کرده است . مسلم بن عقبه اهل مدینه را ذبح نمود و سه روز شهر مدینه را بر لشکرش مباح ساخت ... »
مأموران یزید می گفتند در این کشتار سهم ما چقدر است اما یاران حسین می گفتند: اگر 70 (هفتاد) بار کشته شویم با تو هستیم .
گابریل دانکیری
دانکیری در کتاب «شهسوار اسلام » به علاقه ایرانی ها به امام حسین اشاره نمود وبی اعتنایی امام به نصیحت فرزدق را ذکر می کند که فرزدق به امام گفت : «اندکی تأمل کنید تا کنون قلب های مسلمین با شماست ولی شمشیر آن ها با پسر معاویه است . امام حسین (ع) به نصیحت او اعتنا نکرد».
او در مورد وحشی گری سپاه یزید و تأثیر قیام امام چنین می نویسد:
«سربازان یزید در آن روز (عاشورا) چنان وحشیگری و سبعیتی از خود نشان دادند که تا آن روز کسی نظیر آن را به خاطر نداشت ، آن ها حتی به کودکان شیرخوار و خردسال رحم نکردند وسر خونین حسین به دمشق فرستاده شد و یزید پنداشت که دیگر با این پیروزی خواهد توانست از لذت صلح و آرامش بهره مند گردد... اما خاطره آن هر سال تا به امروز در میان سیل اشک و نوحه خوانی ها و مرثیه ها تجدید می گردد. غیرت (پیروان ) امام را به جوش آورد و میل انتقام را بیش از پیش در آنان تقویت نمود».
هنگامی که حسین کشته شد بربدنش جای 33 نیزه و 34 ضربه شمشیر یافتند.خولی سنان بن انس سرِ امام را از بدنش جدا کرد و به خولی سپرد و لباس های امام را درآوردند و به سوی خیمه ها روی آوردند و آن ها را غارت کردند. و به زنانی که برای حفظ لباس هایشان مقاومت می کردند، هجوم بردند و غارت شان کردند.
گشتند انبیاء همه گریان و بوالبشر
برچشم تر ز شرم نبی آستین گرفت
کردند پس به نیزه ، سری را که آفتاب
از شرم او نهفت رخ زرد در آفتاب
«صباحی بیدگلی »