برادری را نزد جفاکاران مجوی . آن را نزد پایبندان [آزرم] و وفاداران بجوی . [امام علی علیه السلام]
مدرسه ابتدایی پسرانه غیر دولتی امام هادی (ع) سبزوار
روانشناسی خشونت در مدرسه
یکشنبه 90 اردیبهشت 18 , ساعت 9:8 صبح  

روان‌شناسی خشونت در مدرسه







روان‌شناسی خشونت در مدرسه

مدرسه، اغلب نخستین مکانی است که مجبوریم با دیگران زندگی کنیم. مدرسه، جدا و متفاوت از جامعه نیست. وقتی در جامعه خشونت هست، در مدرسه هم هست، ولی مدرسه محلی است که برای زندگی آینده آماده می‌شویم و آموزش «انسان اجتماعی شدن» را از طریق احترام به دیگران و پذیرفتن آنان می‌آموزیم. اگر مدرسه نتواند چنین آموزش‌هایی بدهد در برابر نسل آینده وظیفه خود را انجام نداده است. همان‌طور که می‌دانید خشونت یکی از مهم‌ترین آسیب‌هایی است که سلامت روان فرد و در نهایت جامعه‌ای را به خطر می‌اندازد. به همین دلیل است که آموزش خشونت در مدرسه در مقایسه با اماکن دیگر از حساسیت‌های ویژه‌ای برخوردار است زیرا اگر به خشونت در مدرسه فرصت و امکان بدهیم موجب شده‌ایم جامعه فردا، خشن‌تر از امروز شود اما خشونت در مدرسه به چه شکل‌هایی دیده می‌شود؟ این خشونت‌ها در کلاس، در بین هم‌شاگردی‌ها، بین معلم و دانش‌آموز و خشونت در حیاط و محیط مدرسه بین دانش‌آموزان مشاهده می‌شود...

همچنین خشونت در راه مدرسه، چه در بین دانش‌آموزان و چه بین دانش‌آموزان و جوانانی که از جاهای دیگر می‌آیند بروز می‌نماید. رفتار خشونت‌آمیز می‌تواند شامل زورگویی، باج‌گیری، دزدی، تخریب اموال و آسیب رساندن به محل، وسایل و تجهیزات مدرسه باشد. این خشونت‌ها علل متفاوتی دارند که شکست تحصیلی یکی از مهم‌ترین دلایل خشونت‌ورزی است. دانش‌آموزی که در مدرسه موفق نباشد، احساس بد و ناخوشایندی دارد و به نسبت شکست‌ها، گرایش به خشونت پیدا خواهد کرد. دشواری‌های اجتماعی، نابسامانی‌های اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی از دیگر علل زمینه‌ساز بروز خشونت در مدرسه است. فقر، بیکاری، بیسوادی پدر و مادر، طلاق و اعتیاد مواردی از نابسامانی‌های اجتماعی به شمار می‌روند که بیشتر از همه، مدارس مناطق محروم و شهرک‌های دور از مرکز را گرفتار می‌سازد. بنابراین مبارزه با خشونت و حفظ تعادل روانی دانش‌آموزان به همه مسوولان، مدیران، کارکنان و معلمان مدرسه به همه پدران و مادران و به همه دانش‌آموزان مربوط می‌شود و نیاز به آگاهی و تعهد همه دارد.

مقاله ای از :دکتر محمدمهدی قاسمی/ روان‌پزشک

 

نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
راز کودکان گریزپا
یکشنبه 90 اردیبهشت 18 , ساعت 9:8 صبح  

راز کودکان گریزپا






? حمایت افراطی
انسان ها از حضور در موقعیت هایی که به نفع آنها نبوده یا به نوعی ارضاکننده نیازها و خواسته های آنها نیست دوری می کنند بویژه موقعیت هایی که برای آنها آزاردهنده باشند یا به نسبت سن و نیازهایشان، موقعیت های جذاب تر و سودمندتری وجود داشته باشد. هر اندازه سن افراد کمتر باشد میزان تطابق پذیری فرد با واقعیات و ضروریات کمتر می شود.
این مسئله درباره کودکان و نوجوانان و حضور آنها در مدرسه نیز صدق می کند. به دانش آموزانی که محیط مدرسه برای آنها جذابیت نداشته، «مدرسه گریز» گفته می شود.علل متعددی برای ترس کودکان از مدرسه یا فرار آنها وجود دارد. علت اصلی مدرسه گریز بودن دانش آموزان سال اول ابتدایی، اضطراب جدایی در کودکان است. اضطراب جدایی در کودکانی بیشتر است که وابستگی شدید و غیرمتعارف به مادرشان دارند. اضطراب جدایی پدیده ای است که از سن ? ماهگی در کودکان به وجود آمده و بطور طبیعی باید تا سن چهار سالگی رفع شود. مادرانی که شخصیت حمایت کننده افراطی داشته یا بیش از حد عاطفی هستند، پدیده اضطراب جدایی را در کودکان افزایش می دهند. رفتن کودک به مهد کودک، عدم پاسخ به ترس کودک از جدایی مادر و برقراری اطمینان از دیدار مجدد کودک با مادر در صورت جدایی و به وجود آمدن خاطرات شیرین و خوش، از راه های کاهش پدیده اضطراب از جدایی در کودکان است. ضعف یادگیری و عدم تعادل بین شیوه تدریس و توقعات تحصیلی مدرسه با توانایی های دانش آموز از دیگر علل مدرسه گریز بودن دانش آموزان است.
در صورتی که مطالبات آموزشی اولیای مدرسه و توقع معلمان بیش از توان یادگیری دانش آموز بوده و این امر منجر به تحقیر یا تنبیه دانش آموز و در نتیجه کاهش اعتماد به نفس وی شود، بطور طبیعی کودک یا نوجوان مدرسه گریز می شود. ایجاد آمادگی ذهنی در کودک قبل از شروع سال تحصیلی، شناخت نیازها و محدودیت های دانش آموز و تلاش برای رفع آن، ایجاد انگیزه برای علاقه مند کردن کودک به درس و مدرسه با تشویق و دادن هدیه می تواند از میزان بیزاری کودک از مدرسه کاسته و دانش آموز را به رفتن به مدرسه و یادگیری علم تشویق کند. رفتن کودکان به مهدکودک یا پیش دبستانی، آمادگی لازم را برای رفتن کودکان فراهم کرده و با ایجاد فضای دوستانه میزان اضطراب جدایی یا بیزاری از مدرسه را در کودکان به حداقل می رساند.
کودک یک ربعی در اتاق خواب را به روی خودش بسته و می گوید: «مامان! حالم خوب نیست. دلم درد می کند.» ساعت هفت صبح است و حداکثر نیم ساعت فرصت باقی مانده تا به موقع روانه محل کار شوید.
اداره برای شما مادر کارمند و مدرسه برای کودک دانش آموزتان. امروز هم بدون شک تأخیر خواهید خورد اما نگران کننده تر بهانه گیری ها و تظاهر به تمارض کودکتان است.
این سومین باری است که او از دل درد شکایت می کند اما آیا واقعاً بیمار است یا این بهانه ای آشنا برای فرار از کلاس درس است !
اغلب بچه ها هراز گاهی نرفتن به مدرسه را بهانه می کنند اما در مورد پنج درصد از آنها این دلزدگی از کلاس درس آنچنان زیاد می شود و شکلی افراطی به خود می گیرد که دیگر حاضر نیستند برای یک روز دیگر سر کلاس درس حاضر شوند.
روان شناسان معتقدند این نوع بهانه گیری بیشتر در میان بچه هایی که برای اولین بار به مدرسه می روند شایع است. والدین برای مهار این رفتار، می توانند از روش های مختلفی استفاده کنند.
آنها باید در مرحله اول ببینند آیا خود مقصرنیستند و برای رفتن به مدرسه کودکان خود را تحت فشار زیاد قرار نداده اند در مورد بچه های کلاس اولی بردن بچه ها به مدرسه قبل از شروع کلاس هایشان و یا حتی باز شدن مدرسه روش مؤثری است و باعث می شود بچه ها از ورود به یک محیط ناآشنا نترسند.
می توانید محوطه بازی و یا کلاس ها را به او نشان دهید و یا حتی او را با مسیر رفتن به مدرسه اش آشنا کنید.
در اغلب موارد ترس کودکان تازه دبستانی با همراهی والدینشان جای خود را به اعتماد به نفس می دهد. با این حال اگر کودک همچنان در برابر رفتن به مدرسه مقاومت نشان داد او را نزد یک روان شناس کودک ببرید تا بتواند مشکل را ریشه یابی و ترس و نگرانی های نهفته کودکتان را بیابد.
برخی از مشکلات متداولی که باعث واهمه کودکان از رفتن به مدرسه و حضور در کلاس درس می شود عبارتند از:
? مشکل در مدرسه
در حالی که برخی کودکان از همان روز اول حاضر نیستند پایشان را در مدرسه بگذارند ممکن است کودکی جزو آن دسته از کودکانی باشد که پس از مدتی بطور غیر منتظره اعلام می کند، از مدرسه نفرت دارد.
? مشکل در یادگیری
وقتی کودکی با قاطعیت اعلام می کند از مدرسه بیزار است، مشکل می تواند مربوط به یادگیری و نوع آموزش او در مدرسه یا در یک درس بخصوص باشد.
این احتمال نیز وجود دارد که در مدرسه حوصله اش سر می رود چون یا خیلی باهوش است و آموزشی کافی نمی بیند یا آن که در یادگیری برخی مفاهیم درسی دچار مشکل می شود و نیاز به تمرین و تکرار بیشتری در محیط خانه دارد.
هاروی مندل نویسنده کتاب «چرا بچه ها نمره زیر ?? می گیرند » پیشنهاد می کند: «دلیل بیزاری هر چه که باشد بهتر است فوراً قرار کوچکی با معلم او بگذارید تا مشکل را ریشه یابی کنید.»
این متخصص توصیه می کند بچه ها را قبل از شروع کلاس ها و یا در مدت تحصیلشان به مراکز شنوایی سنجی یا بینایی سنجی ببرید تا از سلامت بینایی یا شنوایی آنها اطمینان حاصل کنید. یک کودک ممکن است نتواند تخته سیاه را خوب ببیند و یا صدای معلمش را خوب بشنود و خود نیز متوجه این امر و علت بیزاری اش از مدرسه نباشد.
? ارتباط ضعیف با معلم
گاهی علت بیزاری یکباره بچه ها از مدرسه برقرار نکردن ارتباط خوب عاطفی با مربی یا معلم است.
گاهی نیز یک سوء تفاهم یا رنجش کوچک می تواند بچه ها را از معلمشان دلزده کند و باعث شود آنها بیزاری از مدرسه را بهانه کنند.
روانشناسان توصیه می کنند: «هر کودکی می خواهد معلمش او را دوست داشته باشد و اگر چنین احساسی نداشته باشد مسلماً به لحاظ درسی نیز پیشرفت لازم را نخواهد داشت. گاهی دعوت از معلم کودک برای صرف یک ناهار یا عصرانه صمیمانه می تواند روابط را بهبود بخشد و کودک را به محیط مدرسه علاقه مند کند.»
? قلدری بچه های بزرگ تر
عدم تمایل ناگهانی کودکان برای رفتن به مدرسه یا سوار شدن در سرویس به همراه اعلام انزجار از مدرسه می تواند بخاطر ترس از رودررو شدن بچه های بزرگ تر و قلدری کردن و یا زور گفتن آنها به کودکان باشد.
در چنین مواقعی بهتر است مشکل را با ناظم مدرسه یا مدیر او در میان بگذارید تا مشکل را ریشه یابی کنید. بیشتر مدارس قوانین و مقررات سفت و سختی در مورد قلدری و زورگویی به بچه های کوچک تر دارند و می توانند به شما کمک کنند.
? احساس تنهایی
بچه ها گاهی به این علت مدرسه را دوست ندارند چون با کسی دوست نیستند و یا نتوانسته اند برای خود دوستانی پیدا کنند. احساس تنهایی آنها می تواند با نداشتن دوستی برای همراه شدن با او هنگام زنگ تفریح یا ناهار تشدید شود و این گاه از چشم والدین پنهان می ماند.
تشویق کودک به شرکت در کلاس های فوق برنامه تفریحی - آموزشی ای که در خود مدرسه برگزار می شود و یا فرستادن او به اردوهای یک روزه از طرف مدرسه می تواند برای غلبه بر این احساس تنهایی او مفید باشد و به او در یافتن دوستان خوب کمک کند.
همچنین می توان با برقراری یک رابطه دوستانه با مادران دیگر به کودک در دوست یابی کمک کرد.
? استرس تحصیلی
تحت فشار قرار دادن کودکان در امر تحصیل و گرفتن نمرات درخشان در بیشتر مواقع یکی از عمده دلایل بیزاری کودکان از مدرسه در درازمدت است.
بسیاری از والدین با اصرار برگرفتن نمره ?? کودک خود را از محیط درس و دانش اندوزی خسته و سپس دلزده می کنند و این گاه می تواند به افت تحصیلی آنان بینجامد.
به خاطر داشته باشید که همه کودکان استعداد تحصیلی یکسانی ندارند و قابلیت های ذهنی یک کودک تنها با درس خواندن و رفتن به مدرسه شکوفا نمی شود.
یک کودک برای رشدی همه جانبه باید به لحاظ روحی نیز از آرامش کافی برخوردار باشد و این با تحت فشار قرار دادن او برای گرفتن نمره ?? صرفاً حاصل نمی شود.



پروانه محبی
دکتر ابوالقاسم مهری نژاد- روانشناس

نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
طرز برخورد با دانشآموزان خجالتی
یکشنبه 90 اردیبهشت 18 , ساعت 9:8 صبح  

طرز برخورد با دانش‌آموزان خجالتی






انسان موجودی اجتماعی است و به برقراری ارتباط با دیگران نیازمند است. بسیاری از نیازهای عالیه انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقیت‌هایش تنها از طریق تعامل بین فردی و ارتباطات اجتماعی می‌تواند ارضا شود و به فعلیت درآید. در هر جامعه‌ای درصد قابل‌توجهی از کودکان و نوجوانان و بزرگسالان بدون آنکه تمایلی داشته باشند، خواسته یا ناخواسته خودشان را در حصاری از کم‌رویی محبوس و زندانی می‌کنند و شخصیت واقعی و قابلیت‌های ارزشمند ایشان در پس توده‌ای از ابرهای تیره کم‌رویی ناشناخته می‌ماند بنابراین لازم است این معضل را بررسی کرده و گامی ‌در جهت رفع آن از افرادی که دچار کم‌رویی شده‌اند برداریم.



روند تحولات اجتماعی گویای این حقیقت است که مساله کم‌رویی، اغلب با گذشت زمان، فشردگی و پیچیدگی روابط بین فردی و تشدید فشارهای اجتماعی، رقابت‌ها، گوشه‌گیری‌ها، تکروی‌ها، عزلت‌گزینی‌ها و تنهایی‌ها گسترده‌تر و شدیدتر می‌شود و درصد بیشتری از جوانان و بزرگسالان را فرامی‌گیرد، مگر اینکه بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روش‌های تربیتی و درمانی مناسب و موثر از گسترش کم‌رویی و تشدید آن پیشگیری کنیم.
باید توجه داشت که کم‌رویی می‌تواند به تدریج به صورت نوعی بیماری روانی(روان نژندی) درآید، بنابراین کم‌رویی باید هرچه زودترشناسایی، پیشگیری و درمان شود. جامعه اسلامی ‌ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند انسان‌هایی پویا و کوشا، هوشمند و خلاق و متعهد و مسوولیت‌پذیر و متخلق به فضیلت‌ها و شجاعت‌های اخلاقی است، بنابراین پدیده کم‌رویی به عنوان یکی از اساسی‌ترین آفات رشد متعادل نباید در خانواده‌ها و جامعه اسلامی ‌فراگیر شود و باید از آن پیشگیری به عمل آورد.
کم‌رویی چیست؟


کم‌رویی توجهی غیر عادی و مضطربانه به خویشتن در موقعیتی اجتماعی است که در نتیجه آن فرد دچار نوعی تنش روانی-عضلانی شده، شرایط عاطفی و شناختی‌اش متأثر می‌شود و زمینه بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و واکنش‌های نامناسب در وی فراهم می‌شود. به دیگر سخن، پدیده کم‌رویی به مشکلی روانی- اجتماعی و آزار دهنده شخصی مربوط می‌شود که همواره به صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر می‌گردد. به کلام ساده، کم‌رویی یعنی «خودتوجهی» فوق‌العاده و ترس از مواجهه با دیگران زیرا کم‌رویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد. فرد کم‌رو از روبه‌رو شدن با افراد جدید نگران می‌باشد و این کار برایش دشوار است. کم‌رویی وارد شدن به اماکن جدید و کسب و کار و تجارت تازه را برای فرد سخت می‌کند. کم‌رویی مخفی شدن از انظار و احساس عجز در عین توانمندی را سبب می‌شود. کم‌رویی افراد همیشه در برابر انسان‌ها ظاهر می‌شود، نه در برابر حیوانات و اشیا و موقعیت‌های طبیعی و جغرافیایی. بسیاری از محققان و متخصصان، ریشه اصلی کم‌رویی را در ترس یا اضطراب اجتماعی می‌دانند.
اضطراب اجتماعی


اضطراب اجتماعی نتیجه‌ای است از احتمال یا وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیت‌های گوناگون اجتماعی. به دیگر سخن، فردی که دچار اضطراب اجتماعی است، هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساس از ترس و پایداری غیر معقول، از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب می‌ورزد. برداشت یا تصور شخصی از موقعیت‌های اجتماعی که احتمال دارد شخصیت او مورد سنجش و ارزشیابی قرار گیرد، می‌تواند واقعی یا خیالی باشد. در واقع شخصی که به شدت دچار اضطراب اجتماعی است، تصور می‌کند که در هر موقعیت یا شرایط اجتماعی، فرد یا افرادی به محض مواجه شدن با او رفتار و شخصیت‌اش را مورد نقادی و ارزیابی قرار خواهند داد و یا ممکن است طوری رفتار کند که مورد تحقیر دیگران واقع شود و در فشار و مخمصه قرار گیرد.
علایم کم‌رویی


کم‌رویی در نزد کودکان و نوجوانان به مراتب بیشتر از بزرگسالان است. علایم فیزیولوژیکی که افراد کم‌رو با آن مواجه می‌شوند، علایمی ‌چون تشدید ضربان قلب، سرخ شدن چهره، حالت‌های اضطرابی، اختلال در ریتم تنفس، تنش عضلانی، تغییر در تن صدا و اختلال در کنش‌های بعضی از غدد درون‌ریز و برون‌ریز است. در میان کودکان به علایمی ‌چون گریه کردن، روبرگرداندن از غریبه‌ها، مخفی کردن خود از انظار، خجالت کشیدن و به لکنت افتادن، فرار کردن از جمع غریبه‌ها، گوش خود را کشیدن، با لباس خود ور رفتن، سر را خم کردن و زیر چشمی ‌به غریبه‌ها نگاه کردن و... است.
علل کم‌رویی


در بررسی علل کم‌رویی باید به شرایط و عوامل خانوادگی، ویژگی‌های شخصی و شخصیتی، نظام باورها و رفتارهای فردی و موقعیت‌های روانی و اجتماعی اشاره کرد. کمال‌جویی و آرمان‌گرایی فوق العاده والدین و انتظارات نامعقول آنان از فرزندان در شرایط گوناگون و وادار کردن آنها به رفتارهای کلیشه‌ای و تصنعی، سخت‌گیری بیش از حد بر کودکان و داشتن توقعات زیاد، رفتار خصمانه و عصبی با ایشان، تهدیدها و تنبیه‌ها و تحقیرها و یا حمایت‌های افراطی از فرزندان از اصلی‌ترین زمینه‌های رشد معیوب اجتماعی کودک و برزو کم‌رویی به‌شمار می‌آیند. کم‌رویی در میان فرزندان اول و تک فرزندان خانواده بیش از سایر فرزندان خانواده دیده می‌شود. مدرسه به عنوان اولین جایگاه رسمی ‌تجربه اجتماعی کودکان نقش تعیین‌کننده‌ای در تقویت کم‌رویی یا پرورش مهارت‌های اجتماعی آنان ایفا کند.


برچسب زدن‌ها و القای ویژگی‌های خاص به کودکان (مانند گفتن اینکه فلان کس، دانش‌آموزی بسیار آرام، ساکت و مؤدب است) کودک را به سکوت‌های اجباری و رفتارهای به اصطلاح مودبانه مصنوعی وادار می‌کند که به تدریج او رابه یک موجود کاملا کم‌رو با شخصیتی انفعالی تبدیل می‌کند. اعمال فشارهای روانی و اجرای مقررات خشک و غیرقابل انعطاف، کنترل شدید، تهدیدها و تنبیه‌ها و... زمینه‌های اضطراب و کمرویی را در کودکان ایجاد و تقویت می‌کند. علاوه بر خانه و مدرسه، محرومیت‌ها و آسیب‌های اجتماعی،ناسازگاری‌های شغلی، سلطه‌ها و فشارهای گروهی، مقایسه‌ها و برتری‌طلبی‌های قومی‌ و نژادی، کنترل شدید اجتماعی و... زمینه‌ساز فزونی شدید اضطراب و تشدید کم‌رویی و رفتارهای گوشه‌گیرانه است.
روش‌های درمان کم‌رویی


کم‌رویی پدیده‌ای پیچیده و مرکب ذهنی-روانی و روانی اجتماعی است که به دلایل عدیده در طول دوران رشد به تدریج پدیدار می‌شود. پس کم‌رویی با دارو درمان نمی‌شود. کم‌رویی در اساس رفتاری است اکتسابی و برای درمان و برطرف کردن آن باید یادزدایی صورت گیرد و رفتار تازه و مطلوب اجتماعی جایگزین آن شود. مؤثرترین روش‌ها برای درمان کم‌رویی عبارت‌اند از:


1 تقویت خودپنداری مثبت و خودباوری دوباره.


2 خانواده و والدین در رفع کم‌رویی از فرزندان با استفاده از روش‌های مناسب رفتار برخورد نمایند.


3 هنر درمانی (مثل نمایش عروسکی، تئاتر و... که کودک یا نوجوان کم‌رو نقش اصلی را عهده‌دار باشد.)


4 فعالیت‌های اجتماعی و بازی‌های گروهی (مانند کاردستی مشترک، تهیه روزنامه دیواری مشترک، قصه‌گویی، شرکت در گروه سرود، ورزش‌ها و بازی چند نفره و...


درمان کم‌رویی


1 با دقت نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنید.


2 برنامه و تصمیم‌های خود را بر اساس نقاط قوت خود شروع کنید.


3 با مرور بر زندگی گذشته خود، ذهن را از خاطرات ناخوشایند در روابط شخصی و ارتباطات اجتماعی پاک و تلاش کنید تجارب موفق خود را در ارتباط با دیگران در کوچه و خیابان و محل کار به خاطر بسپارید.


4 احساسات آزاردهنده مانند خجالت و شرمندگی، عجز، حقارت، بی‌کفایتی، اجتماع گریزی، احساس تعارض و ستیز و خصومت و... آفات رشد مطلوب عاطفی هستند.


5 بر سلامت کامل شخصیت خود اطمینان کنید و بدانید که از نظر ذهنی، اجتماعی، اقتصادی دچار نقیصه شخصی نیستید.


6 برای رفع یک مشکل یا حالت ناخوشایند راه‌های متعددی وجود دارد. هرگز در این امر که می‌توانید بر کم‌رویی خود غلبه کنید، تردیدی نداشته باشید.


7 هرگز خود را مورد سرزنش و شماتت قرار ندهید، چرا که این حالت مزاحم رفع اضطراب و تقویت اعتماد به نفس و غلبه بر حالت کم‌رویی خواهد بود.


8 اجازه ندهید دیگران از کم‌رویی شما سوءاستفاده کنند.


9 بدانید که بعضی شکست‌ها خود برکت و موجب کسب تجربه هستند.


10 سعی کنید در برقراری ارتباط با دیگران ابتکار عمل را به دست بگیرید.(مثل هدیه دادن، تعارف میوه به دیگران و...)


11 زیاد در قید تعارفات و تکلف نباشید.


12 بدانید که خداوند ارزش وجودی شما را با همه انسان‌ها برابر قرار داده، پس به خود آیید و بیندیشید و برخیزید.


13 ترس‌های خرافی و موهومی ‌را به کنار بگذارید و بی‌درنگ به مطالعه و تحقیق درباب رویدادی که ذهن و فکر شما را مشغول داشته، بپردازید و راه حلی بیابید.


14 علل و انگیزه‌های هراس‌های خود را تجزیه و تحلیل کنید و در مقابل پیش‌داوری‌های جاهلانه و حرف مردم عقب‌نشینی نکنید.


15 در هر حال، تسلط بر خود را از دست ندهید تا بتوانید اعتماد به نفس خود را به دست آورید.


16 در تمام موارد از مطالعه و تحقیق، چه در زمینه شغلی و چه در زمینه زیستی و محیط زندگی غافل نمانید، چرا که با کسب معلومات بیشتر، قدرت رویارویی بهتری با مشکلات پیدا خواهد کرد.


17 به این نکته توجه کنید که هرکس شخصیت خاص خویشتن را دارد که در عین حال ابتدا خود برای آن احترام قایل شود تا دیگران نیز خود را مکلف به انجام این وظیفه بدانند.


اگر این نکات را به دقت مراعات کنید، خواهید توانست با بهره‌گیری از اعتماد به ذات خود جرات و شهامت زیادتری پیدا کرده و مشکلاتی را که پیش از این لاینحل می‌دانستید، کوچک خواهید شمرد و با خونسردی کامل به مواجهه با آن خواهید رفت.

نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
چرا بچهها مدرسه را دوست ندارند؟
یکشنبه 90 اردیبهشت 18 , ساعت 9:8 صبح  

چرا بچه‌ها مدرسه را دوست ندارند؟






دکترمهرداد ناظری:
آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا بچه‌ها مدرسه را دوست ندارند و برای تعطیل شدن آن لحظه شماری می‌کنند؟
یا چرا موقعی که روی نیمکت‌ها و صندلی مدارس می‌نشینند احساس عذاب و درد و رنج می‌کنند؟ گویا تقویم مورد تایید بچه‌ها با بزرگسالان بسیار متفاوت است. بچه‌ها عاشق رنگ قرمز تقویم‌ها و به‌دنبال افزایش روزهای تعطیل هستند. آنها در زمستان هر روز به آسمان خیره می‌شوند تا شاید برف زمین را سپیدپوش کرده و به رویاهای آنها رنگ واقعیت ببخشد و در فصل بهار با یاد روزهای گرم تابستان روز و شب را سپری می‌کنند.

بسیاری از ما روز اولی را که قدم به مدرسه گذاشتیم به‌یاد داریم، روزی که برای بسیاری از کودکان، رنگ غم و اندوه دوری از خانواده‌ها را داشته است، بچه‌ها در حالی که پدر و مادرهایشان جلوی در مدرسه ایستاده بودند، به همدیگر دست تکان می‌دادند و با نگاهی تلخ از هم جدا می‌شدند. حال اگرچه این درد و رنج مربوط به ورود به مدرسه تا حدی می‌تواند طبیعی باشد اما آنچه مسئله تلقی می‌شود این است که بسیاری از کودکان و نوجوانان حتی تا سال‌های پایانی دوره متوسطه تغییری در روحیه و احساسشان نسبت به مدرسه پدید نیامده و جایی در دلشان برای درس و مدرسه و کتاب باز نمی‌شود.

یک معلم که حدود 20 سال سابقه تدریس دارد می‌گوید: هرگز حاضر نیستم، جایم را با دانش‌آموزان عوض کنم. دوران مدرسه برای من به مانند یک کابوس می‌ماند؛ کابوسی که هر وقت در خواب می‌بینم دچار سردرد و ناراحتی، غم و اندوه می‌شوم. دانش‌آموزان بعد از پایان دوران متوسطه به سرعت از فضای مدرسه دور می‌شوند و روزهای کودکی و نوجوانی‌شان را با شتاب هر چه تمام‌تر به دست فراموشی می‌سپارند.

مدرسه برای بسیاری از کودکان تداعی‌کننده روزهای سخت و بی‌روح و یک فضای دلسرد‌کننده و پر از استرس و هیجانات روحی نامناسب است. اما واقعا این یک سؤال اساسی است که چرا بچه‌ها مدرسه را دوست ندارند؟ آیا چون فضای آموزشی آن فضای مناسب و بهینه برای پرورش استعدادهای آنها نیست یا اینکه در ارتباط میان معلم‌ها و دانش‌آموزان مشکلاتی وجود دارد؟

معلم‌ها معترضانه می‌گویند: بچه‌ها نسبت به گذشته تنبل‌تر و تن پرورتر شده‌اند و درست درس نمی‌خوانند و به حرف‌های ما گوش نمی‌دهند و دانش‌آموزان پاسخ می‌دهند: مدرسه مکان کسل‌کننده و بی‌روحی است که ما در آنجا احساس شادابی و سرزندگی نمی‌کنیم. به‌نظر می‌رسد لازم است که به این سؤال با تامل و ژرف نگری بیشتری پاسخ دهیم.

تناقض در جامعه پذیری‌ بچه‌ها

با رسیدن به سن 7 سالگی به دنیای جدیدی به نام مدرسه وارد می‌شوند. مدرسه اولین قدم و مرحله‌ پیوند کودک با جامعه است که نقش اساسی در تکوین روند اجتماعی شدن (socialization) آنها دارد. کودک با ورود به مدرسه، حوزه ارتباطی جدیدی را تجربه می‌کند که با دنیای خانواده‌ای که در آن به دنیا آمده و سال‌های اولیه زندگی خود را در آن گذرانده بسیار متفاوت است.

روان‌شناسان اجتماعی معتقدند: با توجه به اینکه آموزش‌های دوران کودکی عموما ‌آموزش‌های نرم و منعطفی است در برابر آموزش‌های مدرسه‌ای که غالبا آموزش‌های سخت و غیرقابل انعطاف است، دچار چالش و مشکل می‌شود. کودکان در مدارس مجبورند بیشتر به گفته‌های معلم‌ها گوش داده و از گفته‌های آنها اطاعت کنند، در حالی که کودکان امروز در خانه‌ها با توجه به گسترش فرهنگ فرزندسالاری کمتر در قالب‌های اطاعت‌پذیری و فرهنگ تابعیت هویت می‌پذیرند. بنابراین شاید اولین عامل اساسی عدم‌علاقه دانش‌آموزان به مدرسه ریشه در تعارض میان این دو مدل متفاوت اجتماعی شدن آنها داشته باشد.

در کشورهایی که شیوه‌های آموزش دستوری وجود دارد یعنی معلم در کلاس درس نقش عمده و اساسی ایفا می‌کند و همه چیز در قالب تکالیف درسی از طریق معلم‌ها به بچه‌ها منتقل می‌شود، طبیعتا در روحیه دانش‌آموز احساس سرخوردگی و عدم‌علاقه را ایجاد می‌کند. به‌طور کلی این یک خاصیت و ویژگی اساسی روحی هر فرد است که هر کنش یا عملی که علایق و عواطف او را تحت‌تأثیر قرار دهد با آن به مقابله و عکس العمل برمی‌خیزد، اما چون ترویج روحیه لطافت و مهرورزی، ‌تجربه‌ای است که نیاز به درونی شدن در فرهنگ آموزش یک کشور دارد، بنابراین به صرف آموزش معلمان و یادآوری این نکته که مهر و عطوفت را آنها باید در رفتار و کنش‌های خود با دانش‌آموزان سرلوحه خود قرار دهند، نمی‌توان نظام آموزشی را از حالت سخت خارج ساخته و به حالت نرم مبدل کرد.

زنگ مدرسه، زنگ شادی‌

هنوز هم وقتی صدای زنگ مدرسه به صدا درمی‌آید، این شور و هیجان و شادی است که در میان بچه‌ها تکثیر می‌شود. شاید همواره با این سؤال مواجه شده باشید که چرا وقتی صدای زنگ مدرسه به صدا در می‌آید و پایان ساعت درس و کلاس اعلام می‌شود، بچه‌ها با جیغ زدن و فریاد کلاس‌ها را ترک می‌کنند. اخیرا برای پاسخگویی به این سؤال تحقیقاتی انجام گرفت که اشاره به آن جالب توجه است. در این آزمایش که روی 10 مدرسه در شهر تهران انجام گرفت، ‌نتایج به دست آمده نشان داد که بچه‌ها از فضای نهاد مدرسه بسیار فاصله گرفته‌اند و یک شکاف بین نهاد آموزش و دانش‌آموزان ایجاد شده است.

روند این تحقیق به این صورت دنبال شد که صدای جیغ زدن بچه‌ها بعد از پایان ساعات درس و نواخته شدن زنگ خروج روی چند CD ضبط شد و مورد تجزیه و تحلیل روانشناختی قرار گرفت. در نهایت نتایج نشان داد که جیغ و فریاد بچه‌ها سه موضوع اصلی را اعلام می‌کند.

بچه‌ها می‌گویند:
الف) ‌ما را رها کنید، ما رهایی را دوست داریم.
ب) ما عاشق طبیعت، کیهان و هستی هستیم و هر چیزی که بین ما و طبیعت فاصله بیندازد ما آن را نمی‌پذیریم.
پ) ما نسبت به آموزش در مدارس انتقاد داریم.

تجربه نشان داده که هر وقت روحیه و احساس درونی دانش‌آموزان را در اولویت توجه‌های خود قرار ندهیم و به صدای آنها گوش نکنیم آنها از ما فاصله گرفته و ممکن است در تعامل و برخورد با ما عکس العمل نشان دهند. این موضوع نیز می‌تواند تا حدی به این اصل مرتبط شود که بچه‌ها ‌در دوره کودکی به ویژگی‌های درونی شخصیتی‌شان توجه بیشتری شده و این موضوع در نظام آموزش به فراموشی سپرده می‌شود.

احساس تعلق به مدرسه

در ژاپن توجه به احساس تعلق به مکانی به نام مدرسه زیاد است. یک معلم ژاپنی می‌گوید: دانش‌آموزان برای یادگیری به مدرسه نمی‌آیند. آنها برای دیدار با دوستانشان به مدرسه می‌آیند، بنابراین من بیشترین تلاش خود را برای کمک به دانش‌آموزان در پیدا کردن دوست صرف می‌کنم. وقتی دانش‌آموزی در یادگیری کند است تلاش می‌کنم که او با گروه‌های مختلفی از دانش‌آموزان ارتباط دوستانه برقرار کند و از آن لذت ببرد.

بنابراین اگر احساس لذت از محیط را یک اصل اساسی آ‌موزش تلقی کنیم و توجه خود را معطوف به این ویژگی مهم روحی دانش‌آموزان کنیم، می‌توان امیدوار بود که بچه‌ها به مدرسه علاقه بیشتری پیدا کنند. بچه‌ها به مدرسه می‌آیند تا با دوستان جدیدی آشنا شده و روح همدلی و همراهی با آنها را پیدا کنند. ما نباید فرصت تجربه پذیری عاطفی کودکان را با روش‌های سخت و غیرمنعطف و اولویت بخشی به آموزش‌های غیرمانوس، تخریب کنیم. بچه‌ها باید از لحظه‌ای که وارد مدرسه می‌شوند، احساس صمیمیت و شور و شوق را نسبت به محیط آموزش داشته باشند. هدف اصلی آموزش و پرورش، ‌ایجاد درک مناسب فرد از خود، توجه به رشد روحی و عاطفی و رشد انسان‌هایی همنوا با جامعه عشق محور است.

در سال‌های اخیر نتایج تحقیقات حاکی از این است که بچه‌ها در محیط بیرون از مدرسه بهتر می‌توانند نکات و مسائل آموزشی را فرا بگیرند. بر همین اساس در ژاپن و آلمان بچه‌ها را به دلایل و بهانه‌های گوناگون به طبیعت برده و یا در مسافرت‌های دسته جمعی به گسترش روحیه عشق ورزی و نزدیکی میان معلم‌ها و دانش‌آموزان کمک می‌کنند.

بچه‌ها باید از روزمرگی‌ها رها شوند تا بتوانند حرف‌ها و ایده‌های نو داشته باشند. در فضای باز و ایجاد بستر مناسب گفتمانی میان معلم با دانش‌آموز و دانش‌آموز با همکلاسی‌ها، نیازها، رویاها و آرزوهای کودکان به بیرون تجلی یافته و عرصه‌ای برای ساختن شهروندانی متفاوت پدید می‌آید.

از یاد نبریم که همچنان نظام آموزشی و معلم و اولیای مدرسه نمی‌توانند به عقده‌ها، سرخوردگی‌ها و ناکامی‌های شخصیتی دانش آموزان پاسخ مناسبی دهند. در چنین فضایی بچه‌ها، مدرسه را در قلب و روحشان دوست نخواهند داشت و به آن دل نمی‌دهند. فراموش نکنیم که ارتباطات گسترده از هر برنامه آموزشی مهم‌تر است.


 

نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
احادیث فاطمی (س)
شنبه 90 اردیبهشت 17 , ساعت 12:30 عصر  

علی علیه السلام شایسته ترین انسان برای فاطمه علیها السلام

 

31 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

 

«... لولا ان امیرالمؤمنین علیه السلام تزوجها لما کان لها کفو الی یوم القیامة علی وجه الارض آدم فمن دونه; (31) به راستی اگر امیرالمؤمنین علیه السلام فاطمه علیها السلام را به ازدواج خود در نیاورده بود، تا روز قیامت بر روی زمین از آدم تا پس از آدم برای فاطمه علیها السلام همتایی نبود .»

 

پیوند آسمانی

 

32 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«ما زوجت فاطمة الا لما امرنی الله بتزویجها; (32) من فاطمه علیه السلام را به ازدواج در نیاوردم، مگر پس از آنکه خداوند مرا به ازدواج او فرمان داد .»

 

 

 

 

 

 

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
احادیث فاطمی (س)
شنبه 90 اردیبهشت 17 , ساعت 12:29 عصر  

سرور زنان

 

16 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

 

«... فاطمة سیدة نساء العالمین من الاولین والاخرین; (16) فاطمه علیها السلام سرور زنان جهانیان از اولین تا آخرین است .»

 

تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام

 

17 . امام باقر علیه السلام می فرمایند:

 

«ما عبد الله بشی ء من التحمید افضل من تسبیح فاطمة علیهاالسلام ... ; (17) خداوند در حمد و ستایش به چیزی برتر از تسبیح فاطمه علیها السلام عبادت نشده است .»

 

 

 

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
احادیث فاطمی (س)
شنبه 90 اردیبهشت 17 , ساعت 12:27 عصر  

ارزش شناخت فاطمه علیها السلام 

 

1 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

 

«... فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر; (1) هر کس به شناخت حقیقی فاطمه علیها السلام دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است .»

 

آثار محبت به فاطمه علیها السلام

 

2 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«من احب فاطمة ابنتی فهو فی الجنة معی ومن ابغضها فهو فی النار; (2) هر کس فاطمه علیها السلام دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است .»

 

اطاعت از فاطمه علیها السلام

 

3 . امام باقر علیه السلام می فرمایند:

 

«... ولقد کانت - علیها السلام - مفروضة الطاعة علی جمیع من خلق الله من الجن والانس والطیر والوحش والانبیاء والملائکة ... ; (3) اطاعت از فاطمه علیها السلام بر تمامی آفریدگان خدا از جن و آدمیان و پرندگان و وحوش و پیامبران و فرشتگان واجب است .»

 

 

 

 

 

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
<   <<   91   92   93   94   95   >>   >
درباره وبلاگ

مدرسه ابتدایی پسرانه غیر دولتی امام هادی (ع) سبزوار

حمید امامی راد
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 10 بازدید
بازدید دیروز: 24 بازدید
بازدید کل: 414231 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
نوشته های پیشین

مرداد 89
شهریور 89
اردیبهشت 90
فروردین 90
بهمن 89
دی 89
آذر 89
آبان 89
مهر 89
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
شهریور 92
تیر 92
آذر 92
خرداد 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
شهریور 93
دی 93
خرداد 94
تیر 94
شهریور 94
لوگوی وبلاگ من

مدرسه ابتدایی پسرانه غیر دولتی امام هادی (ع) سبزوار
لینک دوستان من

دست خط ...
بسم الله العلی العظیم
فرج نزدیک است...
آموزشی - مذهبی
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
ورزشهای رزمی
حرفهای آسمانی
ایستگاه عاشوراییان
مهدویت
*مظلومیت اهل البیت(علیهم السلام)*
بسیجیان عملیاتی
دکتر علی حاجی ستوده
طواف دل
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

17 راهکار ساده برای این که خیلی خیلی باهوشتر شوید
دو داستان عبرت آموز از نهج البلاغه
فضاهای متفاوت برای دوست یابی!
نکاتی برای داشتن یک خانواده اخلاقی
پوشش مادر در منزل چگونه باید باشد؟
ثواب شاد کردن کودکان
طالبان فرزند صالح بخوانند
[عناوین آرشیوشده]