فراخ سینگى و بردبارى دست‏افزار سرورى است و سالارى . [نهج البلاغه]
مدرسه ابتدایی پسرانه غیر دولتی امام هادی (ع) سبزوار
چگونه کودکان باهوش تربیت کنیم؟
یکشنبه 90 اردیبهشت 18 , ساعت 11:25 صبح  









چگونه کودکان باهوش تربیت کنیم؟

 


همه انسان‌ها دوست دارند کودکانی باهوش داشته باشند. هوش علاوه بر زمینه ژنتیک، تا حدی هم اکتسابی است و در طول زندگی و به نسبت شرایط محیطی از آغاز تولد تا بزرگسالی و براساس آموزش‌های فرد در او شکل می‌گیرد. 


 در واقع با این که هوش انسان، هم ارثی و هم اکتسابی است یا به عبارتی هوش پدیده‌ای ژنتیک و استعدادی خدادادی است، توانایی‌های ذهنی افراد در طی دوران زندگی و از دوران کودکی آنها کم‌کم شکل می‌گیرد. براساس تحقیقات علمی انجام شده، با به کار بردن روش‌ها و برنامه‌ریزی‌های خاصی در زندگی روزمره و در فضای آموزشی کودکان، می‌توان قدرت تفکر و هوش آنها را پرورش داد. شما هم می‌توانید از این روش‌ها برای باهوش‌تر کردن فرزندتان استفاده کنید. 


 


 


 بازی برای هوش: شطرنج، جدول، پازل و دیگر بازی‌های فکری، همگی برای مغز کودک همچون ورزش هستند. بازی‌هایی مانند جدول اعداد علاوه بر این که می‌توانند سرگرمی لذتبخشی برای کودک شما باشند، تقویت‌کننده توانایی تفکر، استراتژیک، حل مشکلات و تصمیم‌گیری در وضعیت‌های پیچیده هستند. انواع بازی‌های فکری را در خانه داشته باشید و علاوه بر این، گاهی مسائلی را به طور خیالی طراحی کنید و برای حل آن از فرزندتان کمک بخواهید.


 در جستجوی دانش باش: محققان معتقدند والدینی که کودکان خود را با ارائه نظرات و ایده‌های جدید تشویق کرده و کنجکاوی آنها را مورد توجه و احترام قرار می‌دهند، درس بزرگی به آنها داده‌اند. این که جستجوی دانش اهمیت زیادی دارد. از کودکانتان در زمینه سرگرمی‌ها و علایقشان سوالاتی بپرسید و از کنجکاوی آنها حمایت کنید. نکات و موارد جدید مربوط به سرگرمی‌هایشان را به آنها یاد دهید و برای تشویق کنجکاوی‌هایشان، آنها را به گردش‌های آموزشی ببرید. گردش در موزه‌های تاریخی و طبیعی، رصدخانه و پارک‌های حیوانات از این جمله‌اند.


 ورزش، ورزش، ورزش: مطالعات نشان داده ارتباط مستقیمی بین فعالیت‌های ورزشی کودکان دبستانی و موفقیت تحصیلی آنها وجود دارد. شرکت کردن کودکان در فعالیت‌های ورزشی، افزایش میزان اعتماد به نفس، مهارت در کارهای گروهی و توانایی‌های مدیریتی و رهبری را به دنبال دارد. همچنین ثابت شده بیشتر زنانی که در موقعیت کاری در نقش‌های مدیریتی و ریاست موفق بوده‌اند، در دوران کودکی و نوجوانی در فعالیت‌های گروهی و تیمی ورزشی شرکت داشته‌اند. پس به جای این که پس از خوردن شام، جلوی تلویزیون بنشینید، بهتر است با فرزندتان توپ‌بازی کنید یا به پیاده‌روی بروید. بهتر است کودک را به شرکت در تیم‌های ورزشی مدرسه‌اش تشویق نمایید.


 الفبای موسیقی، الفبای هوش: شاید شنیدن سر و صدای ناهنجار کودکتان در حالی که مشغول تمرین نوازندگی و آموختن موسیقی است، اصلا لذت‌بخش نباشد. اما باید بدانید که این سرگرمی لذت‌بخش کودکان، یکی از مواردی است که نیمکره راست مغز آنها را پرورش می‌دهد. بنابر تحقیقات دانشمندان دانشگاه تورنتو، برنامه‌ریزی دوره‌های آموزش موسیقی برای کودکان منجر به افزایش ضریب هوشی و توانایی‌های علمی آینده آنها خواهد شد. هرچه سال‌های آموزش موسیقی آنها بیشتر باشد، میزان این تاثیر و افزایش هوش در آنها بیشتر خواهد بود. مطالعات انجام شده نشان می‌دهد آموختن موسیقی در دوران کودکی باعث کسب نمره‌های بهتر در دوران دبیرستان و ضریب هوشی بالاتر در دوران بزرگسالی می‌شود، پس اجازه دهید موسیقیدان درونی کودکتان خودش را نشان دهد.


 شیر مادر، عصاره هوش: شیر مادر اولین غذای مغز کودک است. شیر مادر از دو جهت برای کودک مفید است: یکی این که از خطر احتمالی ابتلای کودک به بیماری جلوگیری می‌کند و دیگر این که به تنهایی یک غذای کامل برای نوزاد است تغذیه نوزاد از سینه مادر، کودک را هم سالم‌تر و هم باهوش‌تر می‌کند. مطالعات نشان داده است کودکانی که در دوران نوزادی 9 ماه شیر مادرشان را خورده‌اند، بسیار باهوش‌ترند.


 رایانه در خدمت هوش: شاید تعجب کنید، چون بازی‌های رایانه‌ای شهرت بدی پیدا کرده‌اند و بسیار مورد انتقاد قرار می‌گیرند. درست است که بسیاری از آنها وحشیانه، بی‌فایده و غیرفکری هستند اما ما در مورد انواعی از بازی‌های رایانه‌ای صحبت می‌کنیم که مهارت‌های فکری و استراتژیک و قدرت تصمیم‌گیری و خلاقیت کودک را پرورش داده و کار گروهی را به او آموزش می‌دهند. کودکانی که انواع بازی‌های رایانه‌ای آموزشی را بازی می‌کنند نسبت به آنهایی که این بازی‌ها را تجربه نکرده‌اند از قدرت درک و تجسم تصویری برخوردارند.


 خوب بخور تا با هوش شوی: خوردن صبحانه باعث تقویت‌ حافظه، تمرکز و قدرت یادگیری می‌شود. کودکانی که صبحانه نمی‌خورند، معمولا زودتر خسته شده و کم‌طاقت‌تر و زودرنج‌تر هستند همچنین از سرعت عمل کمتری برخوردارند. قند، چربی‌های اشباع و دیگر خوراکی‌های بی‌فایده را از برنامه غذایی کودکان حذف کنید و به جای آن، مواد مغذی و مفیدی که به رشد ذهنی آنها کمک می‌کند، جایگزین کنید.


 سال‌های اولیه دوران کودکی بویژه 2 سال اول بسیار اهمیت دارد و لازم است تمام مواد لازم را در رژیم غذایی کودک قرار دهید. تحقیقات نشان می‌دهد میزان مقاومت در برابر بیماری‌ها در کودکانی که تغذیه سالمی ندارند بسیار کم است. بنابراین تغذیه نادرست باعث می‌شود کودکان از مدرسه و همسالان خود عقب بمانند و دچار افت تحصیلی شوند. پس اگر می‌خواهید کودکتان در مدرسه نمره بهتری بگیرد، به تغذیه او هم توجه کنید.


 دوستی که هوش هدیه می‌دهد: کتاب یکی از روش‌های مفید قدیمی است که امتحانش را پس داده اما بعضی مواقع در مقابل روش‌های تکنولوژیک امروزی برای تقویت هوش، دست‌کم گرفته می‌شود. در حالی که کتاب قابل دسترس‌ترین، کم‌هزینه‌ترین و در عین حال موفقیت‌آمیزترین روش برای آموزش و رشد ذهنی کودکان در تمام سنین است. برای کودکانتان از سنین پایین‌تر کتاب خواندن را شروع کنید. آنها را برای عضویت در کتابخانه ثبت‌نام کنید و کتابخانه منزلتان را پر از کتاب کنید.


منبع: جام جم آنلاین


مترجم: رزیتا شاهرخ - برگرفته از :Parents



نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
راهکارهای شادمانی
یکشنبه 90 اردیبهشت 18 , ساعت 11:25 صبح  

راهکارهای شادمانی










 





مواقع تفریح وشادمانی فرصت وغنیمت است .  امام علی (ع)


تفریح وسرگرمی لذت بخش ، شما را در اداره زندگی ، یاری می کند وبا کمک آن بهتر به امور دنیای خویش موفق خواهید شد .



 امام رضا (ع)


1 – شادکامی ، یک حس درونی با منشأ باطنی است که آثار بیرونی نیز به همراه دارد ، تا قلباً خود را آماده خوشرفتاری و خوشرویی نکنیم ، شادمانی در رفتارمان تجلی نخواهد کرد.


2 – هر یک از زن و مرد ، در شادکامی زندگی ، نقش برجسته ای دارند. ولی مرد به لحاظ مدیریت خانواده ، در این زمینه مسئولیت سنگین تری را دارا می باشد . همه اعضای خانواده ، به او تکیه می کنند. لذا مرد شادکام ، خانواده شادکام خواهد داشت.


3 – باید خود را علیه بی حالی روحی و بی حوصلگی مجهز کنید و سهم خود را در شادکامی زندگی و خانواده ارتقاء دهید. هرگز اجازه ندهید افکار منفی و یأس آلود ، چون موریانه هایی ، ریشه های مسرت و شادکامی زندگی تان را از بین ببرد و بر شما مسلط شوند.


4 – معیارهای شخصی خود را در زمینه سود و ضرر ، بازبینی کنید . شادکامی ، عمدتاً به ادراک صحیح واقعیت ، بستگی دارد. همیشه به دست آوردن چیزی سود ، و از دست دادن چیزی ضرر نخواهد بود. برای فقدان چیزهایی را که به دست آوردنش ممکن است ( نظیر مال و منال) ، متأسف نشوید.


الف) چیزهایی که نصیبتان می شود ، شما را خیلی خوشحال ننماید.


ب) معیارهای سود و ضرر را از این گونه امور بالاتر ببرید و از زاویه دیگری آنها را ببینید. در چنین صورتی ، تعادلتان برهم نمی ریزد و در برابر مسائل زندگی ، نیروی مقاومت بیشتری احساس خواهید نمود.


5 – از احساس نفرت و انزجار نسبت به خودتان فاصله بگیرید. اگر در گذشته زندگی مطابق دلخواهتان نبوده ، آینده را فدای گذشته نکنید. می توان با بهتر زندگی کردن و برخورد مثبت و عقلانی از رنجهای زیاد کاست. اگر با خودتان کمی مهربان و واقع بین باشید ، شادکامی زندگی را بهتر احساس خواهید نمود.


6 – خود را آماده کسب تجربه از دیگران نظیر اطرافیان و همسرتان نمایید. تجارب تلخ و نامطبوع دیگران ، شما را متوجه ارزشهای موجود زندگی تان و قدردانی از آنها و در نتیجه شادکامی بیشتر خواهد نمود. تجارب مطبوع دیگران ، نیز قابل انتقال به زندگی شخصی ما خواهد بود و بر نشاط و شادابی زندگی خواهد افزود.


7 – توجه به جهان بیرون از خویشتن ، راهی برای فرار از تلخ کامی و زانوی غم در بغل گرفتن است. غم خوردن یک عاطفه انسانی است. برای رهایی از آن باید خویشتن را با تغییرات و فراز و نشیبها ، تطبیق دهیم. باید این واقعیت را بپذیریم که همه آنچه که موجب نگرانی ما می شود ، هرگز رخ نمی دهد و بخشی که واقع می شود ، نیز قابل اجتناب است.


نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
قاطعیت مدیریت آموزشگاهی
یکشنبه 90 اردیبهشت 18 , ساعت 11:25 صبح  

قاطعیت مدیریت آموزشگاهی


موضوع: مدیریت و برنامه ریزی


مدیر آموزشگاه با استفاده از تخصص ودانش مدیریت و تحربیات کاری در محیط مدرسه باید
اصل قاطعیت را در نظر داشته و به ان عمل نماید. در همه زمینه ها حرف اخر را مدیر
اموزشگاه یزند و این حرکت با قاطعیت همراه خواهد . تدبیر استفاده از قاطعیت به
توانمندی و مهارتهای مدیر اموزشگاه برمی گردد. در مسایل انضباطی دانش اموزان و
همکاران ،این قاطعیت مدیر می باشد که فضای مناسب برای رعایت مقررات ونظم را بوجود
می اورد . البته این اصل منافاتی با روابط انسانی نخواهد داشت زیرا حتی در روابط
انسانی نیز حریم ومحدوه خاص وجود دارد. که افراد رعایت می کنند.اصل فاطعیت در حقیقت
مرحله اجرایی فعالیتای مدیر آموزشگاه خواهذ بود.پذیرفتن شخصیت مدیر باعث تاثیر بیشتر
رفتارهای وی واصل قاطعیت در بین همکاران و دانش اموزان میگردد. در مسایل اموزشی
وپرورشی نیزنوع رفتار مدیر باید مصصم بودن و مقیذ بودن را برساند. اگر رفتارهای
مدیریتی در شخص درونی شود بازتاب آن پذیرفتن شخصیت مدیر و محکمی تصمیم گیری های وی
خواهد بود


راهکارهایی ساده در مدیریت اثربخش
?) به‌‌جای یافتن مقصر و سرزنش وی مشکل را حل کنید.
?) به کارکنان بگوئید نتیجه مورد نظر شما از انجام کار چیست، نه اینکه
چگونه کار را انجام دهند.
?) انجام وظایف را مدیریت کنید، نه نوشته‌های روی کاغذ را.
?) هر کاری را خودتان انجام ندهید.
?) انتظار نداشته باشید کاری را که بد شروع کرده‌اید بتوانید به سادگی
بهبود ببخشید.
?) از دفتر خود خارج شوید.
?) در رهبری کارکنان، خود کارمند نمونه باشید.
 کارهای ساده را به دیگران واگذار کنید.
?) تظاهر به خوبی نکنید.
??) کیفیت، هماهنگی برای دستیابی به ضرورت‌ها و نیازمندی‌هاست.
??) از اشتباهات دیگران درس بگیرید.
??) هدف‌های هوشمندانه داشته باشید، اهدافی واقع‌بینانه و روشن برگزینید.
??) الگو باشید.
??) اهداف، برنامه‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری برنامه‌های خود را بشناسید.
??) به مدیران و سرپرستان سازمان خود آموزش دهید.
??) با دهان باز نمی‌توانید شنونده خوبی باشید.
??) به آنچه در مورد آن داد سخن می‌دهید، عمل کنید.
??) رهبران عامل تغییرند.
??) خود را محدود نسازید. تفاوت مدیر و رهبر در آن است که رهبران برای خود
محدودیت قائل نیستند.
??) هدایت کشتی در آب‌های آرام برای همه آسان است.


نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
طرز برخورد با دانشآموزان خجالتی
یکشنبه 90 اردیبهشت 18 , ساعت 9:8 صبح  

طرز برخورد با دانش‌آموزان خجالتی






انسان موجودی اجتماعی است و به برقراری ارتباط با دیگران نیازمند است. بسیاری از نیازهای عالیه انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقیت‌هایش تنها از طریق تعامل بین فردی و ارتباطات اجتماعی می‌تواند ارضا شود و به فعلیت درآید. در هر جامعه‌ای درصد قابل‌توجهی از کودکان و نوجوانان و بزرگسالان بدون آنکه تمایلی داشته باشند، خواسته یا ناخواسته خودشان را در حصاری از کم‌رویی محبوس و زندانی می‌کنند و شخصیت واقعی و قابلیت‌های ارزشمند ایشان در پس توده‌ای از ابرهای تیره کم‌رویی ناشناخته می‌ماند بنابراین لازم است این معضل را بررسی کرده و گامی ‌در جهت رفع آن از افرادی که دچار کم‌رویی شده‌اند برداریم.



روند تحولات اجتماعی گویای این حقیقت است که مساله کم‌رویی، اغلب با گذشت زمان، فشردگی و پیچیدگی روابط بین فردی و تشدید فشارهای اجتماعی، رقابت‌ها، گوشه‌گیری‌ها، تکروی‌ها، عزلت‌گزینی‌ها و تنهایی‌ها گسترده‌تر و شدیدتر می‌شود و درصد بیشتری از جوانان و بزرگسالان را فرامی‌گیرد، مگر اینکه بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روش‌های تربیتی و درمانی مناسب و موثر از گسترش کم‌رویی و تشدید آن پیشگیری کنیم.
باید توجه داشت که کم‌رویی می‌تواند به تدریج به صورت نوعی بیماری روانی(روان نژندی) درآید، بنابراین کم‌رویی باید هرچه زودترشناسایی، پیشگیری و درمان شود. جامعه اسلامی ‌ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند انسان‌هایی پویا و کوشا، هوشمند و خلاق و متعهد و مسوولیت‌پذیر و متخلق به فضیلت‌ها و شجاعت‌های اخلاقی است، بنابراین پدیده کم‌رویی به عنوان یکی از اساسی‌ترین آفات رشد متعادل نباید در خانواده‌ها و جامعه اسلامی ‌فراگیر شود و باید از آن پیشگیری به عمل آورد.
کم‌رویی چیست؟


کم‌رویی توجهی غیر عادی و مضطربانه به خویشتن در موقعیتی اجتماعی است که در نتیجه آن فرد دچار نوعی تنش روانی-عضلانی شده، شرایط عاطفی و شناختی‌اش متأثر می‌شود و زمینه بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و واکنش‌های نامناسب در وی فراهم می‌شود. به دیگر سخن، پدیده کم‌رویی به مشکلی روانی- اجتماعی و آزار دهنده شخصی مربوط می‌شود که همواره به صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر می‌گردد. به کلام ساده، کم‌رویی یعنی «خودتوجهی» فوق‌العاده و ترس از مواجهه با دیگران زیرا کم‌رویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد. فرد کم‌رو از روبه‌رو شدن با افراد جدید نگران می‌باشد و این کار برایش دشوار است. کم‌رویی وارد شدن به اماکن جدید و کسب و کار و تجارت تازه را برای فرد سخت می‌کند. کم‌رویی مخفی شدن از انظار و احساس عجز در عین توانمندی را سبب می‌شود. کم‌رویی افراد همیشه در برابر انسان‌ها ظاهر می‌شود، نه در برابر حیوانات و اشیا و موقعیت‌های طبیعی و جغرافیایی. بسیاری از محققان و متخصصان، ریشه اصلی کم‌رویی را در ترس یا اضطراب اجتماعی می‌دانند.
اضطراب اجتماعی


اضطراب اجتماعی نتیجه‌ای است از احتمال یا وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیت‌های گوناگون اجتماعی. به دیگر سخن، فردی که دچار اضطراب اجتماعی است، هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساس از ترس و پایداری غیر معقول، از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب می‌ورزد. برداشت یا تصور شخصی از موقعیت‌های اجتماعی که احتمال دارد شخصیت او مورد سنجش و ارزشیابی قرار گیرد، می‌تواند واقعی یا خیالی باشد. در واقع شخصی که به شدت دچار اضطراب اجتماعی است، تصور می‌کند که در هر موقعیت یا شرایط اجتماعی، فرد یا افرادی به محض مواجه شدن با او رفتار و شخصیت‌اش را مورد نقادی و ارزیابی قرار خواهند داد و یا ممکن است طوری رفتار کند که مورد تحقیر دیگران واقع شود و در فشار و مخمصه قرار گیرد.
علایم کم‌رویی


کم‌رویی در نزد کودکان و نوجوانان به مراتب بیشتر از بزرگسالان است. علایم فیزیولوژیکی که افراد کم‌رو با آن مواجه می‌شوند، علایمی ‌چون تشدید ضربان قلب، سرخ شدن چهره، حالت‌های اضطرابی، اختلال در ریتم تنفس، تنش عضلانی، تغییر در تن صدا و اختلال در کنش‌های بعضی از غدد درون‌ریز و برون‌ریز است. در میان کودکان به علایمی ‌چون گریه کردن، روبرگرداندن از غریبه‌ها، مخفی کردن خود از انظار، خجالت کشیدن و به لکنت افتادن، فرار کردن از جمع غریبه‌ها، گوش خود را کشیدن، با لباس خود ور رفتن، سر را خم کردن و زیر چشمی ‌به غریبه‌ها نگاه کردن و... است.
علل کم‌رویی


در بررسی علل کم‌رویی باید به شرایط و عوامل خانوادگی، ویژگی‌های شخصی و شخصیتی، نظام باورها و رفتارهای فردی و موقعیت‌های روانی و اجتماعی اشاره کرد. کمال‌جویی و آرمان‌گرایی فوق العاده والدین و انتظارات نامعقول آنان از فرزندان در شرایط گوناگون و وادار کردن آنها به رفتارهای کلیشه‌ای و تصنعی، سخت‌گیری بیش از حد بر کودکان و داشتن توقعات زیاد، رفتار خصمانه و عصبی با ایشان، تهدیدها و تنبیه‌ها و تحقیرها و یا حمایت‌های افراطی از فرزندان از اصلی‌ترین زمینه‌های رشد معیوب اجتماعی کودک و برزو کم‌رویی به‌شمار می‌آیند. کم‌رویی در میان فرزندان اول و تک فرزندان خانواده بیش از سایر فرزندان خانواده دیده می‌شود. مدرسه به عنوان اولین جایگاه رسمی ‌تجربه اجتماعی کودکان نقش تعیین‌کننده‌ای در تقویت کم‌رویی یا پرورش مهارت‌های اجتماعی آنان ایفا کند.


برچسب زدن‌ها و القای ویژگی‌های خاص به کودکان (مانند گفتن اینکه فلان کس، دانش‌آموزی بسیار آرام، ساکت و مؤدب است) کودک را به سکوت‌های اجباری و رفتارهای به اصطلاح مودبانه مصنوعی وادار می‌کند که به تدریج او رابه یک موجود کاملا کم‌رو با شخصیتی انفعالی تبدیل می‌کند. اعمال فشارهای روانی و اجرای مقررات خشک و غیرقابل انعطاف، کنترل شدید، تهدیدها و تنبیه‌ها و... زمینه‌های اضطراب و کمرویی را در کودکان ایجاد و تقویت می‌کند. علاوه بر خانه و مدرسه، محرومیت‌ها و آسیب‌های اجتماعی،ناسازگاری‌های شغلی، سلطه‌ها و فشارهای گروهی، مقایسه‌ها و برتری‌طلبی‌های قومی‌ و نژادی، کنترل شدید اجتماعی و... زمینه‌ساز فزونی شدید اضطراب و تشدید کم‌رویی و رفتارهای گوشه‌گیرانه است.
روش‌های درمان کم‌رویی


کم‌رویی پدیده‌ای پیچیده و مرکب ذهنی-روانی و روانی اجتماعی است که به دلایل عدیده در طول دوران رشد به تدریج پدیدار می‌شود. پس کم‌رویی با دارو درمان نمی‌شود. کم‌رویی در اساس رفتاری است اکتسابی و برای درمان و برطرف کردن آن باید یادزدایی صورت گیرد و رفتار تازه و مطلوب اجتماعی جایگزین آن شود. مؤثرترین روش‌ها برای درمان کم‌رویی عبارت‌اند از:


1 تقویت خودپنداری مثبت و خودباوری دوباره.


2 خانواده و والدین در رفع کم‌رویی از فرزندان با استفاده از روش‌های مناسب رفتار برخورد نمایند.


3 هنر درمانی (مثل نمایش عروسکی، تئاتر و... که کودک یا نوجوان کم‌رو نقش اصلی را عهده‌دار باشد.)


4 فعالیت‌های اجتماعی و بازی‌های گروهی (مانند کاردستی مشترک، تهیه روزنامه دیواری مشترک، قصه‌گویی، شرکت در گروه سرود، ورزش‌ها و بازی چند نفره و...


درمان کم‌رویی


1 با دقت نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنید.


2 برنامه و تصمیم‌های خود را بر اساس نقاط قوت خود شروع کنید.


3 با مرور بر زندگی گذشته خود، ذهن را از خاطرات ناخوشایند در روابط شخصی و ارتباطات اجتماعی پاک و تلاش کنید تجارب موفق خود را در ارتباط با دیگران در کوچه و خیابان و محل کار به خاطر بسپارید.


4 احساسات آزاردهنده مانند خجالت و شرمندگی، عجز، حقارت، بی‌کفایتی، اجتماع گریزی، احساس تعارض و ستیز و خصومت و... آفات رشد مطلوب عاطفی هستند.


5 بر سلامت کامل شخصیت خود اطمینان کنید و بدانید که از نظر ذهنی، اجتماعی، اقتصادی دچار نقیصه شخصی نیستید.


6 برای رفع یک مشکل یا حالت ناخوشایند راه‌های متعددی وجود دارد. هرگز در این امر که می‌توانید بر کم‌رویی خود غلبه کنید، تردیدی نداشته باشید.


7 هرگز خود را مورد سرزنش و شماتت قرار ندهید، چرا که این حالت مزاحم رفع اضطراب و تقویت اعتماد به نفس و غلبه بر حالت کم‌رویی خواهد بود.


8 اجازه ندهید دیگران از کم‌رویی شما سوءاستفاده کنند.


9 بدانید که بعضی شکست‌ها خود برکت و موجب کسب تجربه هستند.


10 سعی کنید در برقراری ارتباط با دیگران ابتکار عمل را به دست بگیرید.(مثل هدیه دادن، تعارف میوه به دیگران و...)


11 زیاد در قید تعارفات و تکلف نباشید.


12 بدانید که خداوند ارزش وجودی شما را با همه انسان‌ها برابر قرار داده، پس به خود آیید و بیندیشید و برخیزید.


13 ترس‌های خرافی و موهومی ‌را به کنار بگذارید و بی‌درنگ به مطالعه و تحقیق درباب رویدادی که ذهن و فکر شما را مشغول داشته، بپردازید و راه حلی بیابید.


14 علل و انگیزه‌های هراس‌های خود را تجزیه و تحلیل کنید و در مقابل پیش‌داوری‌های جاهلانه و حرف مردم عقب‌نشینی نکنید.


15 در هر حال، تسلط بر خود را از دست ندهید تا بتوانید اعتماد به نفس خود را به دست آورید.


16 در تمام موارد از مطالعه و تحقیق، چه در زمینه شغلی و چه در زمینه زیستی و محیط زندگی غافل نمانید، چرا که با کسب معلومات بیشتر، قدرت رویارویی بهتری با مشکلات پیدا خواهد کرد.


17 به این نکته توجه کنید که هرکس شخصیت خاص خویشتن را دارد که در عین حال ابتدا خود برای آن احترام قایل شود تا دیگران نیز خود را مکلف به انجام این وظیفه بدانند.


اگر این نکات را به دقت مراعات کنید، خواهید توانست با بهره‌گیری از اعتماد به ذات خود جرات و شهامت زیادتری پیدا کرده و مشکلاتی را که پیش از این لاینحل می‌دانستید، کوچک خواهید شمرد و با خونسردی کامل به مواجهه با آن خواهید رفت.

نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
چرا بچهها مدرسه را دوست ندارند؟
یکشنبه 90 اردیبهشت 18 , ساعت 9:8 صبح  

چرا بچه‌ها مدرسه را دوست ندارند؟






دکترمهرداد ناظری:
آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا بچه‌ها مدرسه را دوست ندارند و برای تعطیل شدن آن لحظه شماری می‌کنند؟
یا چرا موقعی که روی نیمکت‌ها و صندلی مدارس می‌نشینند احساس عذاب و درد و رنج می‌کنند؟ گویا تقویم مورد تایید بچه‌ها با بزرگسالان بسیار متفاوت است. بچه‌ها عاشق رنگ قرمز تقویم‌ها و به‌دنبال افزایش روزهای تعطیل هستند. آنها در زمستان هر روز به آسمان خیره می‌شوند تا شاید برف زمین را سپیدپوش کرده و به رویاهای آنها رنگ واقعیت ببخشد و در فصل بهار با یاد روزهای گرم تابستان روز و شب را سپری می‌کنند.

بسیاری از ما روز اولی را که قدم به مدرسه گذاشتیم به‌یاد داریم، روزی که برای بسیاری از کودکان، رنگ غم و اندوه دوری از خانواده‌ها را داشته است، بچه‌ها در حالی که پدر و مادرهایشان جلوی در مدرسه ایستاده بودند، به همدیگر دست تکان می‌دادند و با نگاهی تلخ از هم جدا می‌شدند. حال اگرچه این درد و رنج مربوط به ورود به مدرسه تا حدی می‌تواند طبیعی باشد اما آنچه مسئله تلقی می‌شود این است که بسیاری از کودکان و نوجوانان حتی تا سال‌های پایانی دوره متوسطه تغییری در روحیه و احساسشان نسبت به مدرسه پدید نیامده و جایی در دلشان برای درس و مدرسه و کتاب باز نمی‌شود.

یک معلم که حدود 20 سال سابقه تدریس دارد می‌گوید: هرگز حاضر نیستم، جایم را با دانش‌آموزان عوض کنم. دوران مدرسه برای من به مانند یک کابوس می‌ماند؛ کابوسی که هر وقت در خواب می‌بینم دچار سردرد و ناراحتی، غم و اندوه می‌شوم. دانش‌آموزان بعد از پایان دوران متوسطه به سرعت از فضای مدرسه دور می‌شوند و روزهای کودکی و نوجوانی‌شان را با شتاب هر چه تمام‌تر به دست فراموشی می‌سپارند.

مدرسه برای بسیاری از کودکان تداعی‌کننده روزهای سخت و بی‌روح و یک فضای دلسرد‌کننده و پر از استرس و هیجانات روحی نامناسب است. اما واقعا این یک سؤال اساسی است که چرا بچه‌ها مدرسه را دوست ندارند؟ آیا چون فضای آموزشی آن فضای مناسب و بهینه برای پرورش استعدادهای آنها نیست یا اینکه در ارتباط میان معلم‌ها و دانش‌آموزان مشکلاتی وجود دارد؟

معلم‌ها معترضانه می‌گویند: بچه‌ها نسبت به گذشته تنبل‌تر و تن پرورتر شده‌اند و درست درس نمی‌خوانند و به حرف‌های ما گوش نمی‌دهند و دانش‌آموزان پاسخ می‌دهند: مدرسه مکان کسل‌کننده و بی‌روحی است که ما در آنجا احساس شادابی و سرزندگی نمی‌کنیم. به‌نظر می‌رسد لازم است که به این سؤال با تامل و ژرف نگری بیشتری پاسخ دهیم.

تناقض در جامعه پذیری‌ بچه‌ها

با رسیدن به سن 7 سالگی به دنیای جدیدی به نام مدرسه وارد می‌شوند. مدرسه اولین قدم و مرحله‌ پیوند کودک با جامعه است که نقش اساسی در تکوین روند اجتماعی شدن (socialization) آنها دارد. کودک با ورود به مدرسه، حوزه ارتباطی جدیدی را تجربه می‌کند که با دنیای خانواده‌ای که در آن به دنیا آمده و سال‌های اولیه زندگی خود را در آن گذرانده بسیار متفاوت است.

روان‌شناسان اجتماعی معتقدند: با توجه به اینکه آموزش‌های دوران کودکی عموما ‌آموزش‌های نرم و منعطفی است در برابر آموزش‌های مدرسه‌ای که غالبا آموزش‌های سخت و غیرقابل انعطاف است، دچار چالش و مشکل می‌شود. کودکان در مدارس مجبورند بیشتر به گفته‌های معلم‌ها گوش داده و از گفته‌های آنها اطاعت کنند، در حالی که کودکان امروز در خانه‌ها با توجه به گسترش فرهنگ فرزندسالاری کمتر در قالب‌های اطاعت‌پذیری و فرهنگ تابعیت هویت می‌پذیرند. بنابراین شاید اولین عامل اساسی عدم‌علاقه دانش‌آموزان به مدرسه ریشه در تعارض میان این دو مدل متفاوت اجتماعی شدن آنها داشته باشد.

در کشورهایی که شیوه‌های آموزش دستوری وجود دارد یعنی معلم در کلاس درس نقش عمده و اساسی ایفا می‌کند و همه چیز در قالب تکالیف درسی از طریق معلم‌ها به بچه‌ها منتقل می‌شود، طبیعتا در روحیه دانش‌آموز احساس سرخوردگی و عدم‌علاقه را ایجاد می‌کند. به‌طور کلی این یک خاصیت و ویژگی اساسی روحی هر فرد است که هر کنش یا عملی که علایق و عواطف او را تحت‌تأثیر قرار دهد با آن به مقابله و عکس العمل برمی‌خیزد، اما چون ترویج روحیه لطافت و مهرورزی، ‌تجربه‌ای است که نیاز به درونی شدن در فرهنگ آموزش یک کشور دارد، بنابراین به صرف آموزش معلمان و یادآوری این نکته که مهر و عطوفت را آنها باید در رفتار و کنش‌های خود با دانش‌آموزان سرلوحه خود قرار دهند، نمی‌توان نظام آموزشی را از حالت سخت خارج ساخته و به حالت نرم مبدل کرد.

زنگ مدرسه، زنگ شادی‌

هنوز هم وقتی صدای زنگ مدرسه به صدا درمی‌آید، این شور و هیجان و شادی است که در میان بچه‌ها تکثیر می‌شود. شاید همواره با این سؤال مواجه شده باشید که چرا وقتی صدای زنگ مدرسه به صدا در می‌آید و پایان ساعت درس و کلاس اعلام می‌شود، بچه‌ها با جیغ زدن و فریاد کلاس‌ها را ترک می‌کنند. اخیرا برای پاسخگویی به این سؤال تحقیقاتی انجام گرفت که اشاره به آن جالب توجه است. در این آزمایش که روی 10 مدرسه در شهر تهران انجام گرفت، ‌نتایج به دست آمده نشان داد که بچه‌ها از فضای نهاد مدرسه بسیار فاصله گرفته‌اند و یک شکاف بین نهاد آموزش و دانش‌آموزان ایجاد شده است.

روند این تحقیق به این صورت دنبال شد که صدای جیغ زدن بچه‌ها بعد از پایان ساعات درس و نواخته شدن زنگ خروج روی چند CD ضبط شد و مورد تجزیه و تحلیل روانشناختی قرار گرفت. در نهایت نتایج نشان داد که جیغ و فریاد بچه‌ها سه موضوع اصلی را اعلام می‌کند.

بچه‌ها می‌گویند:
الف) ‌ما را رها کنید، ما رهایی را دوست داریم.
ب) ما عاشق طبیعت، کیهان و هستی هستیم و هر چیزی که بین ما و طبیعت فاصله بیندازد ما آن را نمی‌پذیریم.
پ) ما نسبت به آموزش در مدارس انتقاد داریم.

تجربه نشان داده که هر وقت روحیه و احساس درونی دانش‌آموزان را در اولویت توجه‌های خود قرار ندهیم و به صدای آنها گوش نکنیم آنها از ما فاصله گرفته و ممکن است در تعامل و برخورد با ما عکس العمل نشان دهند. این موضوع نیز می‌تواند تا حدی به این اصل مرتبط شود که بچه‌ها ‌در دوره کودکی به ویژگی‌های درونی شخصیتی‌شان توجه بیشتری شده و این موضوع در نظام آموزش به فراموشی سپرده می‌شود.

احساس تعلق به مدرسه

در ژاپن توجه به احساس تعلق به مکانی به نام مدرسه زیاد است. یک معلم ژاپنی می‌گوید: دانش‌آموزان برای یادگیری به مدرسه نمی‌آیند. آنها برای دیدار با دوستانشان به مدرسه می‌آیند، بنابراین من بیشترین تلاش خود را برای کمک به دانش‌آموزان در پیدا کردن دوست صرف می‌کنم. وقتی دانش‌آموزی در یادگیری کند است تلاش می‌کنم که او با گروه‌های مختلفی از دانش‌آموزان ارتباط دوستانه برقرار کند و از آن لذت ببرد.

بنابراین اگر احساس لذت از محیط را یک اصل اساسی آ‌موزش تلقی کنیم و توجه خود را معطوف به این ویژگی مهم روحی دانش‌آموزان کنیم، می‌توان امیدوار بود که بچه‌ها به مدرسه علاقه بیشتری پیدا کنند. بچه‌ها به مدرسه می‌آیند تا با دوستان جدیدی آشنا شده و روح همدلی و همراهی با آنها را پیدا کنند. ما نباید فرصت تجربه پذیری عاطفی کودکان را با روش‌های سخت و غیرمنعطف و اولویت بخشی به آموزش‌های غیرمانوس، تخریب کنیم. بچه‌ها باید از لحظه‌ای که وارد مدرسه می‌شوند، احساس صمیمیت و شور و شوق را نسبت به محیط آموزش داشته باشند. هدف اصلی آموزش و پرورش، ‌ایجاد درک مناسب فرد از خود، توجه به رشد روحی و عاطفی و رشد انسان‌هایی همنوا با جامعه عشق محور است.

در سال‌های اخیر نتایج تحقیقات حاکی از این است که بچه‌ها در محیط بیرون از مدرسه بهتر می‌توانند نکات و مسائل آموزشی را فرا بگیرند. بر همین اساس در ژاپن و آلمان بچه‌ها را به دلایل و بهانه‌های گوناگون به طبیعت برده و یا در مسافرت‌های دسته جمعی به گسترش روحیه عشق ورزی و نزدیکی میان معلم‌ها و دانش‌آموزان کمک می‌کنند.

بچه‌ها باید از روزمرگی‌ها رها شوند تا بتوانند حرف‌ها و ایده‌های نو داشته باشند. در فضای باز و ایجاد بستر مناسب گفتمانی میان معلم با دانش‌آموز و دانش‌آموز با همکلاسی‌ها، نیازها، رویاها و آرزوهای کودکان به بیرون تجلی یافته و عرصه‌ای برای ساختن شهروندانی متفاوت پدید می‌آید.

از یاد نبریم که همچنان نظام آموزشی و معلم و اولیای مدرسه نمی‌توانند به عقده‌ها، سرخوردگی‌ها و ناکامی‌های شخصیتی دانش آموزان پاسخ مناسبی دهند. در چنین فضایی بچه‌ها، مدرسه را در قلب و روحشان دوست نخواهند داشت و به آن دل نمی‌دهند. فراموش نکنیم که ارتباطات گسترده از هر برنامه آموزشی مهم‌تر است.


 

نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
کم رویی در دانشآموزان
یکشنبه 90 اردیبهشت 18 , ساعت 9:8 صبح  

کم رویی در دانش‌آموزان






انسان اصالتا موجودی است اجتماعی و نیازمند برقراری ارتباط با دیگران، بسیاری از نیازهای عالیه انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلا قیت هایش فقط از طریق تعامل بین فردی و ارتباطات اجتماعی ارضا می گردد. در واقع خودشناسی، برقراری ارتباط موثر و متقابل بادیگران و پذیرش مسوولیت اجتماعی از اهداف اساسی همه نظام های تربیتی است. در دنیای پیچیده امروز یعنی در عصر ارتباطات حضور فعال فرهنگی و احاطه بر زنجیره علوم، فنون و تکنولوژی برتر انکار پذیر است.
در هر جامعه ای درصد قابل توجهی از کودکان، نوجوانان و بزرگسالا ن بدون آن که تمایلی داشته باشند. ناخواسته خود را در حصاری از کم رویی محبوس و زندانی می کنند و شخصیت واقعی و قابلیت های ارزشمند ایشان در پس توده ای از ابرهای تیره کم رویی ناشناخته می مانند.
چه بسیار دانشآموزان، دانشجویان، کارمندان، کارگران و ... هوشمند و خلا قی که درمدارس، دانشگاه ها، ادارات، کارخانجات و ... فقط به دلیل کم رویی و ناتوانی اجتماعی، همواره از نظر پیشرفت تحصیلی و شغلی و قدرت خلا قیت و نوآوری نمره کم تری عایدشان می شود. چرا که کم رویی یک مانع جدی برای رشد قابلیت ها و خلا قیت های فردی است.
مساله کم رویی غالبا باگذشت زمان فشردگی و پیچیدگی روابط بین فردی و تشدید فشارهای اجتماعی، رقابت ها، گوشه گیری ها، تکروی ها و عزلت گزینی ها و تنهایی ها گسترده تر و شدیدتر می شود و درصد بیشتری از جوانان و بزرگسالا ن را فرا می گیرد که می تواند به تدریج به صورت نوعی بیماری روانی درآید مگر این که بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روش های تربیتی و درمانی مناسب و موثر از گسترش و تشدید آن جلوگیری کنیم.
? کم رویی و احساس تنهایی
دانشآموزی که قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست به طور قابل ملا حظه ای کم تر از دیگران از روابط اجتماعی بهره می برد. چنین فردی نمی تواند احساسات خوشایند یا ناخوشایند، ترس ها یا نگرانی ها یا آرزوها یا امیدهایش را با نزدیکان و دوستانش در میان بگذارد و پاسخ ها و عکس العمل های ایشان را دریافت کند. شایان ذکر است که به دلیل ویژگی ها و نیازهای خاص روحی اجتماعی نوجوانان، ظهور پدیده تنهایی در بین نوجوانان به طور فوق العاده ای بیشتر از شیوع احساس در میان بزرگسالان است.
بنابراین به طور خیلی جدی می بایست افراد مبتلا به این پدیده را اعم از نوجوانان و بزرگسالان مورد توجه قرار داد و با اتخاذ روش اصلاحی و درمانی مناسب یا مراجعه به متخصصین مربوطه، مورد درمان و توانبخشی اجتماعی قرار داد. بدون تردید در دنیای پیچیده امروز، فراوانی، ناراحتی ها و رنج های ناشی از مشکلات ارتباطی و سازگاری اجتماعی مانند اضطراب، افسردگی، کم رویی، احساس تنهایی و... به مراتب بیش از بیماری های قلبی است. براساس تحقیقات انجام شده بسیاری از ناراحتی های قلبی نتیجه فشارهای عاطفی و روانی و روابط ناسالم یا ناموفق بین فردی است و هیچ منشا فیزیکی و بدنی نداشته باشد.
بعضی نیز کم رویی را برای دختران امری عادی و صفتی مثبت تلقی می کنند و آن را برای پسران یک ویژگی یا منش ناپسند می دانند در حالی که کم رویی یک معلولیت اجتماعی و مانع رشد مطلوب شخصیت است و برای هر دو جنس امری نامطلوب است.
? برای درمان کم رویی باید مطالب زیر رعایت شود
? تمرین
با صبر و تمرین در خانه پیش خانواده و در مقابل پدر و مادر سوال های درسی را مطرح کرده و پاسخ گویی تا بر اثر تکرار و تمرین این عمل کاملا دریابی باحرف زدن در مقابل دیگران اتفاق ناگواری نخواهد افتاد.
? تلقین
از خود بپرسید چرا مقابل تخته سیاه خود را گم می کنم؟ من که استعداد دارم، من که درسم را خوب بلدم، پس باید مثل بلبل حرف بزنم و پاسخ گویم: وقتی به خود تلقین کردید کم کم ترس و کم رویی از بین می رود و مشکل شما حل می شود.
? اعتماد به نفس
باید برای تامین خوش بختی و سعادت خود باید به شخص و به نیت و عمل خویش تکیه نماید و باور کند که باید پله های ترقی و تکامل را با پای خود بپیماید و تصمیم بگیرید هر طور شده بر مشکل کم رویی پیروز شوید. انشا»الله پیروز خواهید شد.
? امید
امیدوار باش و یقین بدان مشکل کم رویی شما به آسانی برطرف خواهد شد زیرا از استعداد خوبی برخوردار هستی. فقط یک تصمیم قاطع و اراده آهنین لازم است که مشکل شما را به طور کلی حل کند.




قاله از سرکار خانم بتول فتحی

نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
روانشناسی خشونت در مدرسه
یکشنبه 90 اردیبهشت 18 , ساعت 9:8 صبح  

روان‌شناسی خشونت در مدرسه







روان‌شناسی خشونت در مدرسه

مدرسه، اغلب نخستین مکانی است که مجبوریم با دیگران زندگی کنیم. مدرسه، جدا و متفاوت از جامعه نیست. وقتی در جامعه خشونت هست، در مدرسه هم هست، ولی مدرسه محلی است که برای زندگی آینده آماده می‌شویم و آموزش «انسان اجتماعی شدن» را از طریق احترام به دیگران و پذیرفتن آنان می‌آموزیم. اگر مدرسه نتواند چنین آموزش‌هایی بدهد در برابر نسل آینده وظیفه خود را انجام نداده است. همان‌طور که می‌دانید خشونت یکی از مهم‌ترین آسیب‌هایی است که سلامت روان فرد و در نهایت جامعه‌ای را به خطر می‌اندازد. به همین دلیل است که آموزش خشونت در مدرسه در مقایسه با اماکن دیگر از حساسیت‌های ویژه‌ای برخوردار است زیرا اگر به خشونت در مدرسه فرصت و امکان بدهیم موجب شده‌ایم جامعه فردا، خشن‌تر از امروز شود اما خشونت در مدرسه به چه شکل‌هایی دیده می‌شود؟ این خشونت‌ها در کلاس، در بین هم‌شاگردی‌ها، بین معلم و دانش‌آموز و خشونت در حیاط و محیط مدرسه بین دانش‌آموزان مشاهده می‌شود...

همچنین خشونت در راه مدرسه، چه در بین دانش‌آموزان و چه بین دانش‌آموزان و جوانانی که از جاهای دیگر می‌آیند بروز می‌نماید. رفتار خشونت‌آمیز می‌تواند شامل زورگویی، باج‌گیری، دزدی، تخریب اموال و آسیب رساندن به محل، وسایل و تجهیزات مدرسه باشد. این خشونت‌ها علل متفاوتی دارند که شکست تحصیلی یکی از مهم‌ترین دلایل خشونت‌ورزی است. دانش‌آموزی که در مدرسه موفق نباشد، احساس بد و ناخوشایندی دارد و به نسبت شکست‌ها، گرایش به خشونت پیدا خواهد کرد. دشواری‌های اجتماعی، نابسامانی‌های اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی از دیگر علل زمینه‌ساز بروز خشونت در مدرسه است. فقر، بیکاری، بیسوادی پدر و مادر، طلاق و اعتیاد مواردی از نابسامانی‌های اجتماعی به شمار می‌روند که بیشتر از همه، مدارس مناطق محروم و شهرک‌های دور از مرکز را گرفتار می‌سازد. بنابراین مبارزه با خشونت و حفظ تعادل روانی دانش‌آموزان به همه مسوولان، مدیران، کارکنان و معلمان مدرسه به همه پدران و مادران و به همه دانش‌آموزان مربوط می‌شود و نیاز به آگاهی و تعهد همه دارد.

مقاله ای از :دکتر محمدمهدی قاسمی/ روان‌پزشک

 

نوشته شده توسط حمید امامی راد | نظرات دیگران [ نظر] 
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >
درباره وبلاگ

مدرسه ابتدایی پسرانه غیر دولتی امام هادی (ع) سبزوار

حمید امامی راد
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 13 بازدید
بازدید دیروز: 42 بازدید
بازدید کل: 413798 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
نوشته های پیشین

مرداد 89
شهریور 89
اردیبهشت 90
فروردین 90
بهمن 89
دی 89
آذر 89
آبان 89
مهر 89
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
شهریور 92
تیر 92
آذر 92
خرداد 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
شهریور 93
دی 93
خرداد 94
تیر 94
شهریور 94
لوگوی وبلاگ من

مدرسه ابتدایی پسرانه غیر دولتی امام هادی (ع) سبزوار
لینک دوستان من

دست خط ...
بسم الله العلی العظیم
فرج نزدیک است...
آموزشی - مذهبی
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
ورزشهای رزمی
حرفهای آسمانی
ایستگاه عاشوراییان
مهدویت
*مظلومیت اهل البیت(علیهم السلام)*
بسیجیان عملیاتی
دکتر علی حاجی ستوده
طواف دل
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

17 راهکار ساده برای این که خیلی خیلی باهوشتر شوید
دو داستان عبرت آموز از نهج البلاغه
فضاهای متفاوت برای دوست یابی!
نکاتی برای داشتن یک خانواده اخلاقی
پوشش مادر در منزل چگونه باید باشد؟
ثواب شاد کردن کودکان
طالبان فرزند صالح بخوانند
[عناوین آرشیوشده]