سالهای کودکی و نوجوانی ما با خاطرات دوران مدرسه به هم گره خورده است و هنوز انعکاس صدای هیاهوی کلاسها در ذهن ما شنیده میشود. این خاطره تا آخرین لحظات عمر نیز با ما همراه خواهد بود و از همه آنها مهمتر،معلمان سختکوشی که تلاش میکردند تعلیم خود را با از خودگذشتگی در قلب ما حک کنند. به هنگام نزدیکی فصل پاییز، آسمان میهمان »پاییز خبرکنها« (قاصدک ها ) میشود. یکی از سرگرمیهای کودکان،بازی با این موجودات ظریف طبیعت است. کودکان یاد میگیرند که چگونه با ظرافت و دقت، با آنها بازی کنند که صدمه نبینند. این درسی است که طبیعت در شروع سال تحصیلی به ما میآموزد که برخورد با دانشآموزان چه بسا ظریفتر از بازی با پاییز خبرکنها است.
از میان دروسی که در خاطرات ما به جای مانده، درس انشاست.درکلاسدرس،معلم موضوعی را ارایه میکرد و به دنبال آن، دانشآموزان میبایستی در مورد آن فکر میکردند و آنگاه شروع به نوشتن کرده و گاهی نیز آن را به منزل برده و با کمک والدین به اتمام میرساندند. از میان کل انشاهای نوشته شده،تعدادی در کلاس خوانده میشد و بقیه،تنها نمرهیی را نصیب خود کرده و به فراموشی سپرده میشدند. در این فرآیند آموزشی که انجام میشد توجه به چند نکته مهم ضروری است :
1- ارایه موضوعات تکراری به دانشآموزان
خلاقیت مى تواند به وسیله معلمان در دانش آموزان شکوفا گشته و یا از بین برود. بنابراین، باید محیط و فضاى مساعدى براى رشد و پرورش قوّه خلاقیت دانش آموزان فراهم آورد. اخذ:www.persiakids.com
کارل راجرز در این زمینه مى نویسد: «روشن است که خلاقیت را نمى توان با فشار ایجاد کرد، بلکه باید به آن اجازه داد تا ظهور کند. همان گونه که زارع نمى تواند جوانه را از دانه بیرون بیاورد، اما مى تواند شرایط مناسبى براى رشد دانه فراهم آورد. در مورد خلاقیت هم همین شرایط صادق است. باید زمینه اى مساعد براى رشد و توسعه خلاقیت فرزندان و دانش آموزان فراهم آورد. از جمله تجربیات من در روان شناسى این است که مى توان با فراهم کردن امنیت روانى و آزادى، احتمال ظهور خلاقیت سازنده را افزایش داد.»
وظایف یک معلم در پرورش خلاقیت بدین شرح است:
1. دانش آموزان را به داشتن ایده هاى بکر و نو تشویق نماید; ایده هایى که کموبیش براى خود آن ها بکر است. ضمن پذیرش ایده هاى بکر، زمینه ابراز آن ها را فراهم کند. مثلاً، مى توان از دانش آموزان خواست که به جاى ارائه گزارش ساده از یک کتاب، آن را شخصاً ارزیابى کرده و هر نظرى که درباره آن دارند بیان کنند و یا این که فصلى از فصل هاى سال را توصیف کنند به طور کلى، نقاشى هاى آزاد، مقاله نویسى و نگارش داستان هاى کوتاه، زمینه ایده فرد و تفکر خلاق در دانش آموزان را بهتر فراهم مى کند.
2. مطالب درسى را به صورت مسأله و معما براى شاگردان طرح کند; مطالعه کتاب و یا گوش دادن به سخنان معلم، از برکردن حقایق علمى و تاریخى رشد قوه ابتکار شاگردان را به دنبال ندارد. معلم به جاى بیان مطالب درسى یا ذکر حقایق. علمى، باید دانش آموزان را به طرح مسائل ترغیب کند.
3. معلم باید به دانش آموزان اجازه دهد تا مسائل، نظرات و ایده هاى خود را اعلام نمایند و این ایده ها را روى تخته کلاس درس نوشته و پس از طرح مسائل و ایده هاى خود به آنان اجازه دهد که این مسائل را نقد و بررسى نموده و مورد آزمایش قرار دهند.
ایجاد نظم و انضباط در زندگی کودک ، اساس رشد اخلاقی وی را در اولین مرحله از کودکی تشکیل می دهد . وجود نظم ، سبب می شود که زندگی کودک آسان و قابل پیش بینی شود.
والدین سهم زیادی در رشد اخلاقی و خویشتنداری کودک خود دارند و می توانند این امر را از دو طریق : نظارت بر رفتار کودک هنگامی که خودش قادر به کنترل رفتار خویشتن نیست ، و فراهم کردن شرایط به گونه ای که بشود موقعیت را به آسانی کنترل کرد ، انجام دهند .
روان شناسان ، پنج روش موثر را برای گذراندن کودکان از مرحله ی عصبانی بودن به مرحله ی آرامش بیان کرده اند که عبارت اند از :
الف –از طریق ایجاد محدودیت ، به این معنا که به صورت غیر مستقیم ، اجازه ی انجام هر کاری به کودک داده نشود .
ب – فراهم کردن شرایطی که به کودکان نشان داده شود می توان بر خویشتن کنترل داشت ؛ مانند آرام کردن آنان به هنگام بروز آشفتگی های عاطفی
ج – آموزش مهارت های مقابله ای ؛ مانند تغییرتوجه از لذت آنی به خشنودی هایی که بعدها حاصل می شود
د – کمک به کودکان برای پیش بینی نتایج اعمال شان
ه – سرمشق قرار دادن خویشتنداری خود برای آنان .
در ارتباط با فرزندتان به نکات زیر توجه کنید و رسالت سنگین تربیت یک انسان را دست کم نگیرید.
**باور کنیم فرزندان 80% خود ما هستند اما در دنیای کوچک ها . بنابراین ابتدا باید خوب خودتان را بشناسید . سپس شیوه ی ثابتی را انتخاب کنید و آن را ملاک قرار دهید .
باید باور کنیم که کودکان میل دارند خوب باشند . بیشتر خوشی و شادی بچه ها بستگی به تایید والدین دارد ، زیرا در کنار همه ی رفتارهای نادرست و کارهای نامطلوب آنها همیشه یک میل به هم کاری و پذیرفته شدن و تایید و حمایت والدین نهفته است .
** محبت خود را به بچه ها نشان بدهید ، اگر بچه ها را دوست دارید که حتما همین طور است ، این دوست داشتن را با کارهایی از قبیل ابراز زبانی ، درآغوش کشیدن ، بوسیدن ، تشویق ( به هنگام انجام کارهای خوب ) ونه تنبیه کردن ( در هنگام انجام کارهای نادرست ) به آنها ثابت کنید . او به راحتی فرق محبت را با لوس کردن می فهمد .
در پرتو الطاف ایزد منان
نوروز فرخنده بر روزگار خرمتان مبارک
و بهار شوق انگیز بر قامت سبز وجودتان
شکوفه باران باد . . .
معمولا هدایایی که کودکان در سالهای اول تولد دریافت می کنند، بیش از اینکه برای کودکان لذت بخش باشد، برای والدین آنها لذت بخش و خوشحال کننده است. چرا که اغلب کودکان زیر سه سال، درک مشخصی نسبت به دریافت هدیه ندارند. اغلب کودکان در سن 3 سالگی به بعد نسبت به جشن تولد و فرا رسیدن اعیاد و دریافت هدیه از اطرافیان، عکس العمل نشان می دهند و برای رسیدن این زمانهای خاص، روزشماری می کنند. اما کودک یک یا دو ساله، چون تصور ذهنی مشخصی از مناسبتی خاص برای دریافت هدیه در ذهن ندارد، این حالت که آرزوی رسیدن این زمانها را داشته باشد، در او وجود ندارد. اما کودک 3 ساله و یا بزرگتر، به درک نسبتا مشخصی از این موضوع دست یافته است و در صورت قرارگرفتن در چنین موقعیت هایی، با حال و هوای خاصی مواجه می شوند.
روش های کاهش یا حذف رفتارهای نامطلوب در دانش آموزان (2)
اولین روش را با ذکر یک مثال توضیح می دهیم : مادری که هربار با گریه کردن کودک ، او را بلند می کند و در آغوش می گیرد ، متوجه می شود که بر میزان گریه های کودک برای بغل شدن افزوده می شود . حال اگر مادر تصمیم بگیرد که چندین بار به گریه های کودک بی توجهی نشان دهد ، پس از گذشت زمان کوتاهی ، دیگر کودک به گریه کردن ادامه نخواهد داد .