تکبر؛ سرچشمه گناه و معصیت
سیماى سوره اعراف
در تفسیر خازن آمده که این سوره داراى سه هزار و سیصد و بیست پنج کلمه و چهارده هزار و ده حرف است.
سوّمین سورهاى است که با حروف مقطّعه آغاز مىشود و اوّلین سوره از سورههاى سجدهدار قرآن است و در آیهى آخر آن، سجده مستحبّ وارد شده است.
در این سوره از اصحاب اعراف و داستان اعراف (آیه 46 و 48) سخن به میان آمده، و در تفسیر کوثر (ج 4) آمده است که: علت نامگذارى این سوره به «اعراف» اشتمال آن به آیهاى است که در آن راجع به اعراف صحبت شده و آن محلى است که در قیامت گروهى از افراد که نه شایسته بهشت و نه مستحقّ جهنم هستند در آن جاى داده مىشوند.
اجر بوسیدن پدر و مادر
او پرسید: اگر پدر و مادرم مرده باشند، چه کنم؟
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: قبر آن ها را ببوس.
هنگامی که حضرت ابراهیم (علیه السلام) برای دیدار پسرش اسماعیل، از شام به مکه آمد، فرزندش در خانه نبود و حضرت ابراهیم (علیه السلام) به سوی شام برگشت. وقتی اسماعیل به خانه بازگشت، همسرش آمدن حضرت ابراهیم (علیه السلام) را به اسماعیل خبر داد. اسماعیل به جست و جوی رد پای پدر پرداخت و جای پای پدرش را پیدا کرد و به عنوان احترام به پدر، جای پای ایشان را بوسید. 1
پیامک های ولادت امام موسی کاظم (علیه السلام)
مژده ای دل که شب میلاد کاظم آمده، فاطمه بر دیدن موسی بن جعفر آمده ، کاظمین امشب چراغان از وجود کاظم است خانه ی صادق چراغان از حضور کاظم است میلاد هفتمین فخر عالم امکان باب الحوئج ، موسی بن جعفر بر شما مبارک باد.
امام موسی کاظم(علیه السلام) فرمودند:
خسارت دیده و ورشکسته کسى است که عُمْر خود را هر چند به مقدار یک ساعت هم که باشد بیهوده تلف کرده باشد.
نزهة الناظر و تنبیه الخاطر حلوانى : ص 123، ح 6.
حلّ مشکلات و رفع گرفتاری هاى شیعیان
نظارت بر عملکرد شیعیان
امـام کـاظـم (علیه السلام) بـا دقت ، عملکرد شیعیان و یاران خود را زیر نظر داشت و اشتباهات و لغزشهاى آنان را متذکر مى شد. اینک چند نمونه :
یکى از یاران امام (علیه السلام) به نام یعقوب خدمت آن حضرت رسید. امام (علیه السلام) خطاب به وى فرمود:
(اى یـعقوب ! تو روز گذشته آمدى و میان تو و برادرت در فلان جا برخورد ناپسندى شد تا آنجا که به یکدیگر دشنام دادید؛ در صورتى که این طرز برخورد از آیین من و پدرانم نیست و مـا احـدى از مـردم را بـدان دسـتـور نـمى دهیم . پس از خداى یکتا بترس که به زودى با مرگ از یـکـدیـگـر جـدا مـى شـویـد. بـرادرت در سـفـرى کـه رفـتـه اسـت پـیش از آنکه نزد خانواده اش بازگردد، خواهد مرد؛ تو نیز به زودى از آن برخورد بدى که داشتى پشیمان مى شوى . زیرا شما قطع رحم کردید، خدا نیز عمر شما را کوتاه کرد.)
موضع گیرى هاى امام در رابطه با حکومت
هارون از سرسختى آل على در برابر حکومت عباسیان به شدت رنج مىبرد و از این رو، از هر راهى که ممکن مىشد، مىکوشید تا آنان را بکوبد یا در جامعه سبک سازد، پولهاى گزاف به شاعران خود فروخته مداح دربارى مىداد تا آل على را هجو کند. از جمله در مورد منصور نمرى در ازاء قصیده ای که در هجو آل على سروده بود فرمان داد که او را به خزانهى بیت المال ببرند، تا هر چه مىخواهد بردارد.1
همهى علویان بغداد را به مدینه تبعید کرد و گروهى بیشمار از ایشان را کشت یا مسموم ساخت.2
زمینه ها و عوامـل دستگیرى امام کـاظـم (علیه السلام) توسط هارون
به دلیل ریاست طلبی، زمینه سازی برای ولایتعهدی فرزندش، بدگویی های دیگران از امام و فعالیت های معترضانه امام در مقابل هارون و حسادت هارون به ایشان از جمله عللی بود که موجب دستگیری امام و به زندان انداختن ایشان شد.
هـارون نسبت به حکومت سخت آزمند بود و بجز آن به چیزى نمى اندیشید. از این رو، حاضر بود بـراى حـفـظ آن دسـت بـه هر جنایتى بزند. وى از میزان ریاست طلبى خود در این سخن معروفش پرده برداشته است که :