تغذیه بعد از یک سالگی
چند عکس و جملاتی زیبا از دکتر شریعتی
.............................. ..........
می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند
ستایش کردم ، گفتند خرافات است
عاشق شدم ، گفتند دروغ است
گریستم ، گفتند بهانه است
خندیدم ، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم !
دکتر علی شریعتی
****************************** *****************
بازخوانی سخنان استاد آواز ایران علیرضا افتخاری
به گزارش جهان نیوز علیرضا افتخاری استاد آواز ایران چندی پیش در برابر موضعگیریهای شجریان در برابر نظام صراحتا گفته بود : تو هرچه داری از انقلاب است
علیرضا افتخاری؛ خواننده پرآوازه کشورمان با تکذیب شایعه خروجش از ایران، گفت: من با این انقلاب و مردم، علیرضا افتخاری شدم و هرگز به آنها پشت نخواهم کرد. تمام وجود و زندگیام مال مردم است و هرگز این گوهر ارزشمند را با چیز دیگری عوض نمیکنم.
من با این انقلاب، لطف مردم و عنایت خداوند، به چنین جایگاهی رسیدهام
راه های فرار از افسردگی
یکی از اختلالات روانی که در زندگی انسان تاثیر منفی دارد،افسردگی است . این اختلال به گونه ای است که توانای های جسمی، فکری، عاطفی، هیجانی، یادگیری و ارتباط ساده و طبیعی با دیگران را در حد بسیار زیادی مختل می کند، در نوع شدید این اختلال، گاه فرد تا ساعتها بی حرکت در گوشه ای می نشیند و به فکر فرو می رود. که این شرایط با حالتهای غم و یاس، خستگی مفرط و خواب آلودگی و همچنین اضطراب همراه است.
بسیاری از افراد تنها به این خاطر که تنها هستند و یا از تنها ماندن هراس دارند تن به ازدواج می دهند. آنها تصور میکنند که ازدواج مشکل آنها را مرتفع می کند. اما در این شرایط معمولا فرد قادر به یک گزینش صحیح نبوده و احتمال آنکه با شخص نامناسبی ازدواج کند زیاد است. یک انسان ناامید و تنها پس از ازدواج هم تنها خواهد ماند.
زندگی عرصه تجلّی اراده ها است و میزان اراده هر انسانی، شناسنامه شخصیت او است. مقرّب ترین انسان ها و ماندگازترینشان کسانی هستند که دارای عزمی آهنین و اراده ای پولادین بودند و در مواجه با رنج ها و سختی ها، مصیبت ها و مشکلات، نه تنها خود را نباختند و از روی بی صبری آرزوی مرگ نکردند بلکه با عقل و تدبیر و صبر و حوصله و توکل بر خدا، کوه های عظیم مشکلات را هموار کردند.
چه بسا رویدادهایی که ممکن است ما آنها را دوست نداشته باشیم در حالی که خیر ما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشیم، حال آن که بدبختی ما در آن پنهان است.
از جمله گام هایی که برای رهایی از افسردگی می توان برداشت این است که بدانیم افسردگی، تلاشی مخرب و ویرانگر برای دوری کردن از احساسات و خلق و خوست. باید بپذیریم هیجاناتی که در ما وجود دارند همگی طبیعی و مفید هستند. بدانیم که تغییرات خلق و خو نباید ما را غمگین و افسرده کند. این تغییرات همواره به دنبال یک رویداد، خاطره و رؤیا شروع میشوند. میتوانیم از آنها استفاده کنیم تا بفهمیم چه عواملی شروع تغییرات خلق و خو را سبب میشوند. افرادی که افسرده هستند دائم حوادث و رویدادهای تلخ را به خاطر میآوردند و خود را به خاطر آنها سرزنش میکنند و این در حالی است که خود را در وقوع حوادث و رویدادهای شیرین فراموش میکنند و نقش پررنگتری را به دیگران میدهند. سطح انتظارات آنها در مورد تواناییهایشان بسیار پایین است و خیلی راحت در وخیمترین شرایط قرار میگیرند. تمام اینها افکاری هستند که ساخته و پرداخته ذهن آن هاست.
باید یاد بگیریم نسبت به پیامهای بدنمان بیتوجه نباشیم. افراد افسرده نسبت به انگیزه، غذا، فعالیتهای بدنی و... بیتوجه هستند. سعی کنیم زمانی را برای اینگونه فعالیتها اختصاص دهیم. و به خودمان اجازه بدهیم که لذت را در زندگیمان تجربه کنیم.بسیاری از چیزهایی که در ما نگرانی به وجود میآورند آنقدر مهم و باارزش نیستند که به خاطرشان دچار بیماری روانی شویم.
*سلام قولا من ب الرحیم*
مقام معظم رهبری سابقه طولانی در شعر و متون ادبی داشتهاند و سخنرانی معظم له در مورد حافظ به عنوان متن برگزیده ادبی یونسکو شناخته شد . حتی قبل از انقلاب و خصوصا از زمان ریاست جمهوری تا کنون، جلسات مشاعره و نقد شعر با اساتید فن داشتهاند .
سرخوش زسبوی غم پنهانی خویشم
چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم
در بزم وصال تو نگویم ز کم و بیش
چو آینه خو کرده حیرانی خویشم
یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمریست پشیمان ز پشیمانی خویشم
از شوق شکرخند لبش جان نسپردم
شرمنده جانان زگران جانی خویشم
بشکستهتر از خویش ندیدم به همه عمر
افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم
هرچند «امین» بسته دنیا نیم اما
دلبسته یاران خراسانی خویشم
::خاطرات رزمندگان از حضور مقام معظّم رهبری در جبهه::
اکبر آقابابایی:
در یکی از سفرهای ایشان به کردستان در سال1360 ابتدا به سنندج تشریف آوردند و بعد به مریوان رفتند در خط مقدم جبهه در دزلی فکر میکنم که در آبان ماه بود به محض ورود با برادران رزمنده در سنندج دیدار کردند و در بلوار شبلی برای رزمندگان سخنرانی فرمودند. در آن روزها افراد کمی به کردستان میآمدند و یک حالت غربت و مظلومیتی بر آنجا حاکم بود چون جنگ شروع شده بود و همه حواسها به آنجا بود و کسی سراغی از بچههای رزمنده در کردستان نمیگرفت، ولی آن حضور آقا اثرات عجیبی در روحیه رزمندگان داشت در آن دیدارها آقا که رئیسجمهوری و رئیس شورای عالی دفاع بودند با یک صمیمیت و مهربانی با بچهها مینشستند و در خطوط مقدم و خطرناکترین نقاط حضور پیدا میکردند این شهامت و جوشش، رزمندهها را به وجد می آورد و آنان را به دفاع از مرزهای کشور ترغیب میکرد در منطقه دزلی که دشمن متوجه حضور ایشان شده بود با انواع توپ و هواپیما آن جا را زیر آتش گرفت اما آقا با خونسردی و بیاعتنا به هیاهوی دشمن به بازدیدهای خود ادامه میداد
در تفحص شهدا، دفترچه یادداشت یک شهید 16 ساله پیدا شد که گناهان هر روزش را در آن یادداشت می کرد،گناهان یک روز او این ها بود:
سجده نماز ظهر طولانی نبود
زیاد خندیدم
هنگام فوتبال شوت خوبی زدم که از خودم خوشم آمد.
راوی در سطر آخر اضافه کرده بود که: دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر 16 ساله کوچکترم