راه های فرار از افسردگی
یکی از اختلالات روانی که در زندگی انسان تاثیر منفی دارد،افسردگی است . این اختلال به گونه ای است که توانای های جسمی، فکری، عاطفی، هیجانی، یادگیری و ارتباط ساده و طبیعی با دیگران را در حد بسیار زیادی مختل می کند، در نوع شدید این اختلال، گاه فرد تا ساعتها بی حرکت در گوشه ای می نشیند و به فکر فرو می رود. که این شرایط با حالتهای غم و یاس، خستگی مفرط و خواب آلودگی و همچنین اضطراب همراه است.
بسیاری از افراد تنها به این خاطر که تنها هستند و یا از تنها ماندن هراس دارند تن به ازدواج می دهند. آنها تصور میکنند که ازدواج مشکل آنها را مرتفع می کند. اما در این شرایط معمولا فرد قادر به یک گزینش صحیح نبوده و احتمال آنکه با شخص نامناسبی ازدواج کند زیاد است. یک انسان ناامید و تنها پس از ازدواج هم تنها خواهد ماند.
زندگی عرصه تجلّی اراده ها است و میزان اراده هر انسانی، شناسنامه شخصیت او است. مقرّب ترین انسان ها و ماندگازترینشان کسانی هستند که دارای عزمی آهنین و اراده ای پولادین بودند و در مواجه با رنج ها و سختی ها، مصیبت ها و مشکلات، نه تنها خود را نباختند و از روی بی صبری آرزوی مرگ نکردند بلکه با عقل و تدبیر و صبر و حوصله و توکل بر خدا، کوه های عظیم مشکلات را هموار کردند.
چه بسا رویدادهایی که ممکن است ما آنها را دوست نداشته باشیم در حالی که خیر ما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشیم، حال آن که بدبختی ما در آن پنهان است.
از جمله گام هایی که برای رهایی از افسردگی می توان برداشت این است که بدانیم افسردگی، تلاشی مخرب و ویرانگر برای دوری کردن از احساسات و خلق و خوست. باید بپذیریم هیجاناتی که در ما وجود دارند همگی طبیعی و مفید هستند. بدانیم که تغییرات خلق و خو نباید ما را غمگین و افسرده کند. این تغییرات همواره به دنبال یک رویداد، خاطره و رؤیا شروع میشوند. میتوانیم از آنها استفاده کنیم تا بفهمیم چه عواملی شروع تغییرات خلق و خو را سبب میشوند. افرادی که افسرده هستند دائم حوادث و رویدادهای تلخ را به خاطر میآوردند و خود را به خاطر آنها سرزنش میکنند و این در حالی است که خود را در وقوع حوادث و رویدادهای شیرین فراموش میکنند و نقش پررنگتری را به دیگران میدهند. سطح انتظارات آنها در مورد تواناییهایشان بسیار پایین است و خیلی راحت در وخیمترین شرایط قرار میگیرند. تمام اینها افکاری هستند که ساخته و پرداخته ذهن آن هاست.
باید یاد بگیریم نسبت به پیامهای بدنمان بیتوجه نباشیم. افراد افسرده نسبت به انگیزه، غذا، فعالیتهای بدنی و... بیتوجه هستند. سعی کنیم زمانی را برای اینگونه فعالیتها اختصاص دهیم. و به خودمان اجازه بدهیم که لذت را در زندگیمان تجربه کنیم.بسیاری از چیزهایی که در ما نگرانی به وجود میآورند آنقدر مهم و باارزش نیستند که به خاطرشان دچار بیماری روانی شویم.