کودکی که به دنیا می آید، عالی ترین و کامل ترین امکانات رشد را داراست. او در بهترین حالت خود آفریده شده است و آمادگی و ظرفیت آن را دارد که به شایسته ترین وجه پرورده شود و به برترین کمالات دست یابد. کافی است عادی به دنیا بیاید و خانواده و محیطی مناسب در اختیارش باشد تا ببالد و رشد و نمو کند و جایگاه والای خویش را در این جهان بیابد.
اما زندگی خانوادگی و محیط بهداشتی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری از مردم جهان چنان است که دستیابی به چنین مقصودی را دشوار و گاه امکان ناپذیر می کند. محدودیتهای محیط زندگی گروهی از کودکان چنان زیاد است که بقای آنان نیز ناممکن می گردد.
مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان نیز که نتیجه اجتناب ناپذیر فقر، نابسامانی های خانوادگی و کاستی های آموزشی و اجتماعی است، بشدت مانع رشد و بالندگی و وصول آنان به کمالاتی است که در خلقت شان مقدر شده است. متأسفانه بیشتر ما به درستی نمی دانیم که هرگاه فرزندانمان از امکانات رشد و پرورش صحیح برخوردار باشند، چه زندگی متعالی در انتظارشان است. ما اغلب غافل از آنیم که سعادت و کمال کودکانمان در گرو رشدیافتگی ما بزرگسالان است. بسیاری از ما هنوز هم چنان تصور نادرستی در ذهن داریم که گویا کودکان وقتی به دنیا می آیند، از همان اول برخی خوب و برخی بدند، بعضی شرور و بعضی نجیبند، گروهی خوش اقبال و گروهی بدبختند. ما اغلب فرزندان خود را به دلیل خطاها و اختلالها و ناسازگاریهایشان محکوم می کنیم یا به باد ناسزا و تنبیه می گیریم و فراموش می کنیم که به جای آن باید خطاها و ندانم کاری های خودمان را دلیل بروز مشکلات آنان بدانیم. واقعیتهای زندگی خانواده ها حاکی از آن است که بسیاری از آنان آشنایی کافی در زمینه رشد و پرورش فرزندانشان را ندارند. فراوانند کودکانی که تحت سرپرستی ناقص یکی از والدین به سر می برند و یا نابسامانی های خانوادگی نظیر مناقشات پدر و مادر یا اعتیاد پدر و سرپرست خانواده و یا فقر فرهنگی و تربیتی اولیا، دشواریهای بزرگی را در راه رشدشان ایجاد می کند.گستره این نوع مشکلات به قدری وسیع است و چنان گروه بزرگی از کودکان در معرض مخاطرات روانی و فکری و اجتماعی قرار دارند که اتخاذ تدابیر همه جانبه مشاوره ای و مددکاری را اجتناب ناپذیر می کند. برای چنین منظوری ضروری است که علاوه بر ارائه خدمات گسترده روان شناسی و تعلیم و تربیتی در مدارس، مراکز مشاوره کودک و خانواده با امکانات کافی در شهرها و روستاهای بزرگتر ایجاد شود. با توجه به مقدمات ارائه شده به ذکر چندین مورد از اختلالات رفتاری و روند پیشگیری و درمان این اختلالات می پردازیم.
ناخن جویدن و پیشگیری از آن یکی از شایع ترین واکنشهای نوروتیک، ناخن جویدن است که در هر سنی و در همه گروه های اجتماعی دیده می شود، اما بیشتر در سنین کودکی و اوایل بلوغ اتفاق می افتد و با افزایش سن نیز معمولاً از میزان و شدت آن کاسته می شود. طبق تحقیق «وکسلر» جویدن ناخن از 5 سالگی شروع می شود و کم کم در 10 تا 15 سالگی بشدت خود می رسد، ولی بیشتر مبتلایان را کودکان 9 تا 11 ساله تشکیل می دهند. اغلب در سنین نوجوانی، فرد متوجه عادات نامطلوب خود می شود. جویدن ناخن در دخترها بیشتر از پسرهاست و گاهی در یک خانواده همه افراد مبتلا به آن می شوند. جویدن ناخن بر خلاف انگشت مکیدن در سر فرصت انجام نمی گیرد، بلکه نشانه دلواپسی، اضطراب یا ترس مثلاً از امتحان، تنبیه و... است. اغلب کودکان پیش از امتحان و بزرگسالان در اتاق انتظار ناخنهایشان را می جوند. روان شناسان عقیده دارند، کودکانی که انگشتان خود را می مکند؛ اکثراً آرام و بی خیالند، ولی آنهایی که ناخنهای خود را می جوند؛ بی قرار، مضطرب و دارای انرژی زیاد هستند و حتی در خواب آرامش ندارند، جنب و جوش زیادی دارند و دندانهای خود را به هم می سایند، فریاد می کشند و خشم و عصبانیت در آنان به مراتب بیشتر دیده می شود. بعضی ها جویدن ناخن را حرکتی برای تخلیه هیجانات می دانند. بر اساس بررسی های به عمل آمده، سه علل در بروز ناخن جویدن مشهود است: 1 - عصبانیت بیش از حد 2 - دلواپسی و تضادهای فکری بویژه قرار گرفتن کودک در موقعیتهای حساس، ترس آور و... 3 - عادت. بارها دیده شده است که با رفع اضطراب و ناراحتی، جویدن ناخن به کل از بین رفته و مجدداً با پیدایش ناراحتی شروع شده است. این مسأله در خانواده هایی که بین پدر و مادر اختلاف وجود دارد و یا برای تربیت کودکان از فحش و کتک استفاده می کنند، بیشتر دیده می شود. برای درمان ناخن جویدن به جای توجه به جویدن ناخن باید به شخص مبتلا توجه کرد. درمان - تحقیر و تنبیه نکردن کودک به خاطر این عادت و بی تفاوت بودن نسبت به آن - اصلاح محیط ناامن خانوادگی - محبت و مهربانی بیشتر نسبت به کودک - سپردن کارهای هنری دستی در هنگام فراغت مثل کاردستی، نقاشی و... - در موقع انجام تکالیف درسی بهتر است کودک مداد به دست داشته باشد و یا دروس حفظ کردنی را با مداد بنویسد - تشویق و جایزه دادن به ازای هربار ناخن کوتاه کردن جایزه ای که مورد علاقه کودک است به وی داده شود
شب ادراری در کودکان و راه های پیشگیری از آن شب ادراری یکی از شایع ترین علایم مشکلات هیجانی کودکان است. این رفتار در سنین بی اختیاری ادرار که معمولاً انتظار می رود، کودک استفاده از توالت را آموخته باشد، اتفاق می افتد.کنترل ادراری در شب دیرتر اتفاق می افتد و 67 درصد از کودکان سه ساله، 75 درصد از کودکان چهار ساله، 80 درصد از کودکان پنج ساله و 90 درصد از کودکان هشت و نیم ساله ادرارشان را در شب کنترل می کنند.در بین پژوهشگران در مورد سنی که در آن عدم کنترل ادرار، اختلال به شمار می آید، اختلاف نظر وجود دارد و از 3 تا 5 سال متفاوت است. تناوب خیس کردن نیز معیار دوم برای تشخیص این اختلال است که وجود دو نوبت شب ادراری در هر هفته برای کودکان 5 و 6 ساله و دست کم وجود یک نوبت شب ادراری برای کودکان بزرگتر لزوم ارائه درمان را نشان می دهد. عوامل مؤثر بر ایجاد شب ادراری در زمینه علل روانی ایجاد کننده شب ادراری می توان به مواردی اشاره نمود، نظیر استرس تضاد و کشمکش خانوادگی، بدرفتاری والدین با کودک، طلاق یا مرگ والدین، محرومیت از محبت مادری، احساس ناامنی و ناآرامی، نبود ارتباط صمیمی بین کودک و والدین، رفتن کودک به مدرسه و جدا شدن از مادر، خستگی کودک، حالتهای هیجانی شدید مثل ترس، شکستهای پی در پی در کارهای منزل و مدرسه، تغییر محل سکونت، احساس خصومت نسبت به والدین و انتقام گیری از آنان. درمان شب ادراری سن فرد در درمان اهمیت بسیاری دارد هرچه درمان در سنین پایین تر انجام شود، نتیجه بهتری به بار خواهد آورد. در مورد کودکان در بیشتر موارد کار کردن با والدین اولویت دارد. در درمان شب ادراری باید همکاری فرد بخوبی جلب شود؛ زیرا تا زمانی که خود فرد متقاعد و علاقه مند به درمان نشود و همکاری نکند، روشهای درمانی در رفع شب ادراری مؤثر نخواهد بود. - امیدوار کردن فرد به نتایج درمان - عدم سرزنش و تنبیه کودک و علنی نکردن شب ادراری - تخلیه مثانه پیش از خواب و وادار کردن کودک در روز به نگهداری چند دقیقه ای ادرار - استفاده از تشکهای زنگ دار - وادار کردن کودک به تمیز کردن خود و لباس کثیف شده - تشویق کودک در زمانهایی که شب ادراری نداشته است