چرا شیعیان به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم ) و ائمه دوازده گانه توسل می جویند؟ آیا با وجود خداوند این نوع توسّل ها چیزی جز معنای شرک را در بردارد؟
تذکر: این شبهه از شبهات جدی افرادی است که با عنوان وهابیون در سرزمین عربستان علیه بسیاری از اصول مسلّمه اسلامی فعالیت می کنند و با توجه به اینکه عموم مسلمانان خصوصا شیعیان به مبحث توسل عقیده خاصی دارند، از شما مخاطب گرامی تقاضا داریم تا با حوصله بیشتر به مطالعه جواب بپردازید تا تمامی ابعاد این مسأله برای شما روشن شود.
جواب شبهه: در ابتداء به معنی کلمه توسّل از لغت و اصطلاح اشاره می کنیم و بعد برای اثبات شرعی بودن مسئله توسّل به آیات قرآن کریم و همچنین روایاتی که مورد قبول شیعیان و اهل سنت است اشاره می کنیم.
توسّل در لغت یعنی تمسّک جستن به وسیله ای برای رسیدن به مقصود و در اصطلاح؛ آن است که بنده چیز یا شخصی را نزد خداوند واسطه قرار دهد تا او وسیله تقرّب آن شخص به خدا گردد همچنانکه خداوند متعال در آیه 35 از سوره مائده مردم را به انتخاب وسیله تشویق نموده و می فرماید : (یا أیها الّذین آمنوا اتّقوا الله و ابتغوا إلیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیل الله لعلّکم تفلحون) یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید پرهیزگاری پیشه کنید و وسیله ای برای تقرّب به خدا انتخاب نمایید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.[1]
آیه اول: سوره نساء آیه 64: (و لو أنّهم إذ ظلموا أنفسهم جا?وک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرّسول لوجدوا الله توابا رحیما) یعنی اگر آنها هنگامی که به خویشتن ستم کردند (و مرتکب گناهی شدند) به سراغ تو می آمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش می کردند و تو نیز برای آنها طلب عفو می کردی، خدا را توبه پذیر و رحیم می یافتند.
آیه دوم: سوره منافقین آیه 5: (إذا قیل لهم تعالوا یستغفر لکم رسول الله لوّوا ر?وسهم و رأیتهم یصدّون و هم مستکبرون) یعنی هنگامی که به آنها گفته شود بیائید تا رسول خدا برای شما استغفار کند سرهای خود را (از روی استهزاء و کبر و غرور) تکان می دهند، و آنها را می بینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می ورزند.[2]
همچنان که مشاهده می فرمایید؛ در این آیات، خداوند متعال، گناهکاران را به واسطه قرار دادن پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و توسّل به آن بزرگوار تشویق می نماید تا به غفران الهی دست یابند.
روایت اول: در منابع معتبر اهل سنت چنین آمده: مردی نابینا نزد پیامبر گرامی(صلی الله علیه واله وسلم) آمد و گفت: از خداوند بخواهید تا مرا عافیت دهد (و چشمان مرا شفاء دهد)رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) فرمودند: اگر می خواهی دعا نمایم و اگر میل داری آنرا به تأخیر بیندازم و این بهتر است. مرد نابینا عرض کرد: دعا بفرمائید. رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) فرمودند: ابتدا وضو بگیر و در وضو گرفتن دقّت کن (وضوی تو احسن و دقیق باشد) آن گاه دو رکعت نماز بگزار سپس این چنین دعا کن:
(اللهمّ إنّ أسئلک و أتوجّه إلیک بنبیّک محمد نبیّ الرّحمة یا محمد إنّ توجّهت بک إلی ربّی فی حاجتی هذه فتقضی لی اللهمّ شفّعه فی) یعنی خداوندا من از تو درخواست می کنم و به وسیله ی محمّد، پیامبر رحمت به تو روی می آورم. ای محمّد من در مورد نیازم به وسیله ی تو به پروردگار خویش متوجه می شوم تا حاجتم را برآورده فرمائی، خداوندا! او را شفیع من گردان.[3]
آیا مرد نابینا که متوسل به حضرت رسول(صلی الله علیه واله وسلم) شده، مشرک است؟ آیا رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) که به او می آموزد تا چگونه آن حضرت را وسیله قرار دهد، نعوذ بالله مروّج شرک است؟!
روایت دوم: در کتاب وفاء الوفاء تألیف سمهودی دانشمند معروف اهل سنت از عمربن خطاب نقل شده که: حضرت آدم به خاطر اطلاعی که از آفرینش پیامبراسلام(صلی الله علیه واله وسلم) در آینده داشت، به پیشگاه خداوند عرضه داشت : (یا ربّ اسئلک بحقّ محمد لما غفرت لی) یعنی خداوندا! به حقّ محمد (صلی الله علیه واله وسلم) از تو تقاضا می کنم که مرا ببخشی.
آیا حضرت آدم با این توسّل مشرک شد؟!
1- هر گاه قحطی رخ می داد، عمر بن خطاب به وسیله ی عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) طلب باران می نمود و می گفت: (اللهمّ إنّا کنّا نتوسل إلیک بنبیّنا فتسقینا و انّا نتوسل إلیک بعمّ نبیّنا فاسقنا،قال فیسقون) یعنی بارخدایا! در زمان حیات پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) به او متوسل می شدیم و باران رحمت خود را بر ما نازل می فرمودی، اکنون به وسیله عموی پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) به سوی تو متوسّل می شویم تا ما را سیراب کنی. پس از آنکه دعا نمود و باران بارید، گفت: (هذا والله الوسیلة إلی الله) یعنی به خدا سوگند، او وسیله به درگاه خداوند است. [4]
آیا کسانی که به پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) و عموی گرامی اش توسل می جستند، مشرک بودند؟
2- در زمان خلافت خلیفه دوم قحطی شد، بلال به همراه عده ای از صحابه بر سر قبر رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) حاضر شد و چنین گفت: (یا رسول الله استسق لأمتک...فإنّهم قد هلکوا...) یعنی ای رسول خدا! از خداوند برای امّت خودت باران بخواه که ممکن است آنها هلاک شوند ... این دعای بلال سبب آمدن باران شد.[5]
حتماً از نگاه این جماعت تندرو، بلال و صحابه ای که همراه او بودند مشرک بودند!
3- سمهودی نقل می کند: اهل مدینه را قحطی شدیدی گرفت، مردم به عایشه شکایت کردند، عایشه گفت: به قبر پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) بنگرید و از آن روزنه ای به سوی آسمان قرار دهید به طوری که بین قبر و بین آسمان سقفی نباشد، این کار را انجام دادند، پس باران بارید به نحوی که گیاه رویید و شتران فربه شدند و این سنتی شد برای اهل مدینه که در مواقع خشک سالی، روزنه ای را به سوی آسمان باز می کنند. این یک نوع توسّل عملی است به قبر پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) بعد از وفات آن حضرت .[6]
تذکّر: ابن تیمیه و به تبع او محمد بن عبدالوهاب سعی بسیاری کردند تا سیره صحابه را بر ترک توسل جلوه دهند اما با توجه به روایات فراوانی[7] که در این باب از حالات صحابه نقل شده، آنها نتوانستند به این مقصود دست یابند.
پی نوشت:
[1] - در این آیه خداوند به گرفتن وسیله و واسطه دستور می دهد. بنابر این، کسانی که مدّعی هستند ما حاجت هایمان را مستقیم از خداوند می خواهیم و هیچ نیازی به توسل به پیامبران یا اولیاء الهی نیست، اصلاً دستور خداوند را منکر می شوند چرا که بر اساس این آیه خداوند مصلحت دیده است تا بعضی از امورات را به واسطه اولیاء خود به بندگان برساند.
[2] - در آیات 98سوره یوسف به استغفار یعقوب نبی برای فرزندان و در آیه114سوره توبه به استغفار ابراهیم خلیل برای عمویش اشاره شده که ما به جهت اختصار ذکر نکردیم.
[3] - این روایت به نقل از منابع معتبر اهل سنت همچون: صحیح ترمذی ج5 کتاب الدعوات باب119/مستدرک حاکم ،ج1 ص 313 کتاب صلوة التطوع،طبع بیروت/مسند امام احمد حنبل ،ج 4 ص138 ،بخش مسند عثمان بن حنیف/سنن ابن ماجه، ج1 ص 441، طبع دار إحیاء الکتب العربیة / الجامع الصغیر، حافظ عبدالرحمن سیوطی، ص59/التوسل و الوسیلة ، ابن تیمیه ص98، طبع بیروت/ و... لازم به ذکر است که به عقیده تمامی محدثین بزرگ اهل سنت این روایت از روایات صحیحه است حتی حاکم نیشابوری و ابن ماجه و ترمذی بعد از نقل این حدیث به صحیح بودن آن اشاره می کنند.
[4] - این روایت به نقل از صحیح بخاری،ج2،ص34 باب الإستسقاء
[5] - لتوصل إلی حقیقة التوسل،محمد نسیب الرفاعی ص 253
[6] - کتاب وفاء الوفاء ج4ص1374
[7] - تنها زینی دحلان (مفتی بزرگ مکه)در کتاب الدّرر السنّیة حدود 30روایت را درباره توسل نقل می کند.
اخذ: تبیان