امروز وقتی قدم در کوچه های شهر گذاشتم با منظره ای دیدنی و تکراری که در نوع خود تازگی داشت مواجه شدم.
کودکانی با لباس های فرم یکسان، کوله پشتی هایی بر دوش همراه والدین. ...
هنوز هم بوی مهر دلم را بی قرار می کند و به یاد مدرسه کودکی هایم می افتم... احساس می کنم بعد از تمام شدن آن دوران دیگر هیچ خاطره ماندگاری در زندگی ام ندارم که به خوشمزه گی لواشک های راه مدرسه و جیغ های زنگ تفریح باشد و به احساس خوشی که وقتی سر صف مقاله و شعر می خواندم و وقتی مبصر می شدم پیدا می کردم...
و چه زود دستمان از همه خاطرات خوشی خالی شد و چه زود بزرگ شدیم...
سعی کردم آن روز با چشم بسته از خانه خارج شوم اما انگار یادم رفته بود مدرسه وسط کوچه را! و دالانی که از گل جلوی در ساخته بودند و بوی اسپند کافی بود برای بقض بی قراری که از 7 سالگی هنوز رهایم نکرده....
نسیم سردی که ساعت 7 صبح اول مهر ماه دراین کویر غریب و تنها در کوچه خلوت به صورتم می خورد شعله ای را در پس پستوی دلم روشن می کند که چه کودکانه پنداشته بودم و در خانه و شهرم جایش گذاشته ام و چه عبث خیال بافته بودم که بزرگ شده ام دیگر!
باز دلم هوای بوی خوش کتاب های نو و کیف و کفش خریدن و وسایل نو را به رخ همکلاسی ها کشیدن و...... کرده است.
بوی مهر که در کوچه پس کوچه های دلم می وزد بی قرار خانه قدیمی مادر بزرگ می شوم که صبح های پاییز صدای آواز دسته جمعی گنجشک ها روی درخت توت پیر، دیوانه ام می کرد تا بیدار شوم و لباس نو بر تن کنم و به سوی مدرسه خاطره هایم بدوم.... نمی دانم کسی از آن اهالی الان این خط خطی های دل مرا می خواند یا نه؟ اما کاش قاصدک پاییزی خبر می برد برای همه شان ... همه همکلاسی های بی ریای کودکی هایمان که چقدر بی پایانه می خواهمشان....
و دل چه کودکانه بهانه معلم همیشه مهربان کلاس اول را می گیرد و هر سال امروز که می رسد بغض دلم چه بهانه گیر میشود برای ترکیدن....
و من هر روز که می گذرد این جا دراین غربت دل آزار چه مشتاق تر میشوم که برگردم و بوی مهر کلاس را به همه دنیا ترجیح دهم و این جا این طور در فراق همه آرزوهایم پرپر نشوم....
مهر، سرآغاز فصل علمآموزی است؛ علم چگونه آموختن!
در مهر، تلاش و ممارست و تفکر گرد هم می آیند تا علم را بیافرینند.
اول مهر، روز بازگشایی درهای قصر علم به روی جآنهای مشتاق است.
مهر، شاهراهی است که به دروازه های علم منتهی می شود.
با مهر، به سوی باغ سبز و پرگل علم میرویم به امید آن که با بوییدن گل های آن، آداب علمآموزی را نیز فراگیریم.
مهر، یک فرصت است؛ فرصت قدم نهادن در جاده پرپیچ و خمِ علم.
مهر، نقطه آغاز ماراتن علمآموزی است.
مهر، عرصه شکوفایی علم آموزی است.
سرچشمه های علم، در مهر، نهفته اند.
مهر، تداعی گر تلاش و پویایی در راه کسب علم است.
مهر، را با مهر، برای کسب آداب علم آموزی بیاغازیم.
اخذ: تبیان