به نام خدا
در طول زندگی موارد زیادی پیش می آید که انسانهایی با ما روبرو می شوند که ما می توانیم در راه حل مشکل ایشان قدمهایی برداریم و گره از کارشان بگشاییم. برخی افراد همچون کارمندان ادارات هر روزه با مردمانی مواجه می شوند که راه افتادن کارشان به دست ایشان است.
باید به خود بنگریم که در چنین مواردی حس درونی ما و برخوردمان چگونه است؟ آیا آن را فرصتی برای جلب رحمت الهی می شماریم؟ آیا مردم را می دوانیم؟ آیا تا حد ممکن در انجام کارش تلاش می کنیم؟ آیا تلاش ما این است که از سر خود وا کنیم؟ آیا حواسمان به حق الناس و تلف کردن عمر مردم هست؟
حضرت صادق علیه السّلام عرض کردم:
فدایت شوم! آیا مؤمن براى مؤمن (مایه) رحمت است؟ فرمود: آرى! عرض کردم:
حضرت صادق علیه السّلام می فرماید:
أَیُّمَا مُؤْمِنٍ أَتَاهُ أَخُوهُ فِی حَاجَةٍ فَإِنَّمَا ذَلِکَ رَحْمَةٌ سَاقَهَا اللَّهُ إِلَیْهِ وَ سَبَّبَهَا لَهُ فَإِنْ قَضَى حَاجَةً کَانَ قَدْ قَبِلَ الرَّحْمَةَ لِقَبُولِهَا وَ إِنْ رَدَّهُ عَنْ حَاجَتِهِ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى قَضَائِهَا فَإِنَّمَا رَدَّ عَنْ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ الَّتِی سَاقَهَا اللَّهُ إِلَیْهِ وَ سَبَّبَهَا لَهُ... (1)؛
هر مؤمنى که برادر ایمانیش براى درخواست و حاجتى به نزد او بیاید، (به منزله) رحمتى است که از جانب خداوند براى او فرستاده شده است، پس اگر خواسته او را بر آورد، در حقیقت رحمت را پذیرفته، و اگر او را رد کرد در حالى که مىتوانست خواستهاش را برآورده سازد، بىتردید رحمتى را که خداوند به جانب او روانه ساخته بود، قبول نکرده است. (2)
«استاد فاطمی نیا» می گویند:
«عمده چیزی که برزخ را تاریک می کند، حرف پشت سر مردم است، غیبت، تهمت...[می باشد]. یکی از چیزهایی که برزخ را روشن می کند، گره گشایی از کار مردم است. برزخ را گناهان، تاریک می کنند؛ و از آن طرف اعمال خیر، باعث روشنایی عالم قبر و برزخ می شوند.» (3)
«نجاشی» از چهره های شایسته و با ایمان است، قدرت او را مست نکرد و به آفت غرور و غفلت و خودکامگی گرفتارش نساخت.
پس از آن که نجاشی به فرمانداری اهواز منصوب گردید، در نامه ای خطاب به «امام صادق» علیه السلام، درباره تصدی این امر و مسائل گوناگون مربوط به آن، از ایشان مشورت خواست و امام علیه السلام نیز در پاسخی مفصل، توصیه های گوناگونی به او فرمود که برای هر مؤمنی خصوصا اگر مسؤولیتی داشته باشد، بسیار شایان توجه است.
نامه حضرت این چنین شروع می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدای تو را مورد لطف و عنایت خویش قرار داده و تحت رعایت خویش حفظ کند، چرا که اوست که تنها توانا بر این کار است.
اما بعد:
سفیر تو نامه ات را برای من آورد آن را خواندم و نظرت را با خواسته ات دریافت داشتم و بر این اندیشه ام که تو به ولایت و حکومت اهواز مبتلا شده ای.
این فرمانداری و پست تو هم مرا شادمان نمود و هم اندوهگین، اینک به یاری خدا دلایل هر دو را برایت می نویسم.
دلایل شادمانی:
اما خوشحالی و سرورم از آن جهت است که بدان امید هستم که خداوند گرفتاری و رنج یکی از دوستان دودمان محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به وسیله تو برطرف و آنان را به سبب تو عزیز و سربلند، برهنه ای را بپوشاند و ناتوانی را توانا گرداند و آتش تفرقه و پراکندگیشان را به وسیله تو خاموش سازد، اینها مرا شادمان می سازد.
دلایل اندوهگینی:
اما آنچه اندوهگینم می سازد و بر تو نگرانم می کند این است که در اوج قدرت و ریاست،بر دوستی از اهل بیت سخت بگیری و آنگاه بوی بهشت به مشامت نرسد.
من آنچه را خواسته ای فشرده آن را برایت می نگارم تا اگر بدان عمل کنی و از حدود و مرزهای آن تجاوز نکنی در زندگی و دینداری ات به سلامت بمانی، ان شاء الله.
...و نیز پدرم از پدرانش و آنان نیز از امیرالمؤمنان علیه السلام و او از پیامبر روایت کرد که:
«هر کس گرفتاری و درماندگی فرد با ایمانی را برطرف سازد،خداوند روزی که سایه ای جز سایه لطف او نیست گرفتاریش را برطرف ساخته و در روز سخت رستاخیز به او منت می بخشد.»
و فرمود:
«کسی که حاجت و نیازی از برادر با ایمانش برآورد خدای خواسته های بسیاری که تنها یکی از آنها بهشت است برای او برآورده سازد و کسی که برادر با ایمان خویش را از برهنگی بپوشاند، خدای، او را از لباسهای بهشتی پوشانده و تا یک نخ از آن لباس اهدائیش بر تن برادر با ایمانش باقی است همواره در خشنودی خدا باشد.
و کسی که برادر مؤمن و گرسنه خویش را با غذایی سیر کند خداوند از بهترین غذاهای بهشتی او را سیر نماید.
و کسی که او را از تشنگی سیراب سازد خداوند تشنگیش را با شربت ویژه و دست نخورده بهشت رفع کند.
و کسی که برادر مؤمن خویش را خدمت کند خداوند او را به وسیله پسران پرطراوت و خوش اخلاق بهشت خدمت نموده و وی رابا دوستان پاک و پاکیزه اش همنشین گرداند.
و کسی که بار برادر با ایمان خویش رابه دوش کشد و بردارد خداوند او را بر مرکب بهشتی سوار کند و در روز رستاخیز در برابر فرشتگان مقرب بر چنین بنده ای مباهات کند.
و کسی که برای برادر با ایمانش همسری را برگزیند و وسیله ازدواج او را فراهم سازد تا برای او مونس زندگی شود و وی به آن همسر دلخوش و مأنوس گردد و پشتوانه و پشتیبان زندگیش باشد،خداوند حوریان بهشتی را به ازدواج او درآورد و او را با کسی از شایستگان و راستگویان و صدیقین که او آرزو داشته است،همنشین و مأنوس سازد.
و کسی که برادر با ایمان خویش را که حاجت و نیازی به وی دارد در منزلش دیدار کند از دیدار کنندگان خدا محسوب می گردد و بر خداست که زائر خویش را گرامی بدارد.» (4)
ابو بصیر، از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که فرمود:
أَیُّمَا رَجُلٍ مِنْ شِیعَتِنَا أَتَاهُ رَجُلٌ مِنْ إِخْوَانِنَا فَاسْتَعَانَ بِهِ فِی حَاجَةٍ فَلَمْ یُعِنْهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ ابْتَلَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَنْ یَقْضِیَ حَوَائِجَ عَدُوٍّ مِنْ أَعْدَائِنَا یُعَذِّبُهُ اللَّهُ عَلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَة (5)؛ اگر یکى از برادران هم آئین ما براى درخواست کمک به نزد یکى از شیعیان ما برود، و او با آنکه مىتواند خواسته او را برآورد، به یاریش نشتابد، خداوند (به مکافات این عمل در دنیا) او را ناچار مىسازد تا نیاز یکى از دشمنان ما را برآورده سازد، و در روز قیامت او را (به مکافات آن) عذاب خواهد کرد. (6)
حسین بن ابان، از امام محمد باقر علیه السّلام روایت کرده است که فرمود:
مَنْ بَخِلَ بِمَعُونَةِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ وَ الْقِیَامِ لَهُ فِی حَاجَتِهِ ابْتُلِیَ بِمَعُونَةِ مَنْ یَأْثَمُ وَ لَا یُؤْجَر (7)؛ هر کس در یارى کردن به برادر مسلمان خود و برآورده ساختن خواسته او، بخل ورزیده و یا اقدامى نکند، به یارى کردن کسى دچار مىشود که خدمت به او گناه است و هیچ اجرى برایش نخواهد داشت. (8)
رسول خدا صلی الله علیه و آله مىفرمود: آیا کسى از شماها نمىتواند مانند «ابى ضمضم» باشد؟
گفتند: یا رسول اللَّه ابو ضمضم کیست؟
فرمود: ابو ضمضم مردى از امتهاى گذشته بود، و هر روز چون صبح مىکرد مىگفت: پروردگارا من آبرو و عنوان خود را براى خدمت به مردم و بندگان تو وقف کردهام. (9)
پی نوشت ها:
(1) ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص248، قاب من أتاه أخوه فی حاجة فلم یقضها له
(2) پاداش نیکىها و کیفر گناهان، ص631، کیفر کسى که خواسته برادر ایمانى خود را بر نیاورد
(3) پایگاه صالحین
(4) مأخذ: کتاب کرامات صالحین؛ وسائلالشیعة ج17 ص 207 – 210
(5) ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص249
(6) پاداش نیکىها و کیفر گناهان، ص633
(7) ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص250
(8) پاداش نیکىها و کیفر گناهان، ص634
(9) مصباح الشریعة - ترجمه مصطفوى، ص253
اخذ: تبیان