روح انسان آلوده در کما آزاد نیست!
آنچه در «پنج کیلومتر تا بهشت» تصویر شد با اختیارات یک انسان گناهکار و آلوده متناقض است.
آن گونه که در فلسفه و عرفان اسلامی مطرح است، «روح» هیچ وقت بدون جسم نیست و به سوی هر عالمی که قرار گیرد، چه عالم دنیا، عالم برزخ و عالم قیامت با یک جسم متناسب با آن عالم همراه میشود.
افراد متوفی با جسم برزخیشان در خواب مشاهده میشوند
روح «نفخه الهی» است و هیچ شکل و صورتی ندارد، اما همیشه با یک جسم همراه است، لذا هرگاه فردی در خواب، پدربزرگ متوفی خود را ببیند، در واقع روح پدربزرگش را در کالبد برزخی مشاهده کرده است، چرا که فرد در عالم خواب به عالم برزخ نزدیکتر شده است و توانسته مشاهداتی از آنجا دریافت کند.
در منابع دینی، عالمی بین این دنیا و عالم برزخ وجود ندارد تا روحهای سرگردانی میان حالت بین مرگ و حیات قرار بگیرند، بعضی از تجربهها نشان داده است، افرادی که به کما رفتهاند، یک مدت کوتاهی لحظات تجربههای نزدیک به مرگ را گذراندهاند، یک مسیر در حال حرکت به سوی روشنایی را تجربه کردهاند و قبل از اینکه به انتهای مسیر برسند، به زندگی طبیعی برگشتهاند.
فقط روح «اولیای الهی» از آزادی برخوردار است
اولیای الهی و انسانهای بسیار مؤمن و وارسته بعد از مرگ، روحشان از آزادیهایی برخوردار است .
اگر افرادی دارای درجه ایمان ضعیف باشند، در شبهای جمعه روح آنها یک آزادی خاصی پیدا میکند، این به خاطر این است که در این شب درهای رحمت الهی گشوده میشود.
اینکه تصور کنیم آدمی که گناهکار و آلوده است و اعتقادات ضعیفی دارد، با اینکه مرگش کامل نشده است، از آزادی بسیار گسترده برخوردار شود، مثلاً بیست سال در کما باشد و در فضای معلقی بین مرگ و زندگی به سر برد و تفریح و خوشگذرانی کند، هیچ دلیل دینی و عقلی وجود ندارد!
روح سرگردان از تحریفاتی است که وارد دین مسیحیت شده است، اگر چنین مسألهای وجود داشت، قرآن کریم حداقل اشارهای به این موضوع میکرد که ممکن است، برخی روحها سرگردان باشند، لذا آنچه که در مسیحیت آمده، درباره روح در گذشتگان است.
پس از مرگ، ارواح مؤمنین در قید و بند زمان و مکان نیستند، البته مؤمنین خاص در زندگی دنیایی هم میتوانند، طیالارض داشته باشند و دور دنیا را بگردند و مکانهایی که اراده میکنند یا خدا اراده میکند، حاضر شوند.
اینجا خیلی مشکلی وجود ندارد که بپذیریم، روح فردی که از جسم جدا و تبدیل به روح شده و در عالم مشخصی قرار گرفته، میتواند طیالارض هم داشته باشد، اما این شرایطی که در سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» نشان میدهد، این عالم برزخ و عالم دنیا با اختیاراتی که یک انسان غیر مؤمن و غیر پاک دارد، جور در نمیآید.
در مورد آدم حالت کما هیچ توصیفی نداریم و هیچ گزارشی نمیتوان ارائه کرد، اما در مورد مرگ و عالم برزخ این شرایط وجود دارد، منتها آن آزادیهایی که مؤمنین دارند، میتوانند در خواب کسانی که میخواهند و اراده میکنند، وارد شوند.
کسی که به خواب میرود، حالتی شبیه به مرگ را تجربه میکند و روحش آن گونه که قرآن میفرماید «توفی» میشود و به سمت خدا بالا میرود، حال خداوند روح برخی را بر میگرداند و برخی را بر نمیگرداند.
فردی که به خواب میرود، به عالم ارواح نزدیک میشود و با ارواح میتواند، ارتباط برقرار کند، لذا اینکه روح در لحظه خواب حتماً بالای سر کسی که میخواهد بخوابد، حاضر باشد و با آن وارد عالم خواب و رویا شود، اصلاً وجود ندارد.
احکام مربوط به این دنیا و مربوط به عالم جسم است، چون شهوات در اینجا وجود دارد و برای روح معنی ندارد، لذا احکامی هم وجود ندارد، در همین دنیا اگر کسی بتواند به این درجه برسد که روحش را از جسمش خارج کند و روح به جاهای مختلف برود و هر صحنهای را ببیند، برایش بار شرعی ندارد.
حلول کردن روح در جسمی غیر از جسم برزخی خود را از مطالب انحرافی است ؛ این تفکرات حاصل خرافات گذشته است که وارد مسیحیت شده و از طریق انحرافاتی پدید آمده در بخشهای مختلف است، حتی گفته شده علت سیر شفابخشی حضرت عیسی(ع) این بود که ارواح را از تن بیماران خارج میکرده و آنها درمان شدهاند، این در حالی که چنین چیزی وجود ندارد.
در مورد عالم برزخ، شیاطین و فرشتگان مطالب زیادی در قرآن و روایات وجود دارد، مهم این است که برنامهها مبتنی بر واقعیتها باشد و تخیلات را وارد این موضوعات نکنیم و سعی شود بر اساس آیات، روایات و متون ادعیهای که خیلی دقیق این مباحث را باز کردهاند به خصوص برخی از دعاهای صحیفه سجادیه، استناد شود.
این وظیفه تذکر دادن حضور فرشتگان و شیاطین و اینکه شیطان دشمن آشکار انسان است و ما بعد از مرگ چه تجربههایی خواهیم داشت، باید در قالب هنر ریخته و منتقل شود، نه اینکه مستند به زمینههای انحرافی و محدود به تخیلات شخصی یک هنرمند باشد.
شیطان دستش باز نیست که به شکل آدمی در باور ما در بیاید و با ما حرف بزند، چنین معنایی ندارد، لذا اگر شیطان بخواهد حرفی به انسان بزند، ناگزیر است از طریق افرادی که کاملاً تحت تأثیرش هستند و همه وجودشان را تسلیم شیطان کردهاند، حرفش را بزند.
اینکه شیطان بتواند در قالب یک عتیقه فروش و یا یک جوان خوشچهره مجسم شود، در اسلام منتفی است ؛ در حقیقت اینها توهماتی است که نسبت به برخی گرایشهای مسیحی و یهودی بوده و تحریفاتی که در آنجا وارد شده است که متأسفانه به شکلهای مختلفی در جامعه ما ترویج میشود.
اخذ:تبیان
اینکه در سریالها تجربه مرگ به تجربه زندگی تبدیل شده و فرد به کما رفته زندگی زمینی دارد که فاقد جسم است و روحش در این دنیا با آزادی بیشتری زندگی میکند، چنین چیزی صحیح نیست.