هیچکدام از ما انسانهای معمولی، کامل نیستیم. هر یک از ما ممکن است در یک یا چند زمینه خاص، برتریهایی بر دیگران داشته باشیم اما در زمینههای دیگر ممکن است از دیگران عقبتر باشیم. برای خیلی از ما حداقل در دورهای از زندگی، این سوال و دغدغه پیش آمده که آیا کسی یا کسانی هستند که با نگاه کردن به آنها و اقتباس از تفکر و رفتارشان بتوانیم مسیر زندگی و پیشرفتمان را مشخصتر کنیم و با خیال راحتتر و بهتر آن را بپیماییم؟ «الگو» به فردی گفته میشود که به دلیل برتری ویژهاش در برخی خصوصیات و توانمندیها، در جایگاهی بالاتر از عموم جامعه قرار میگیرد و موفقیتی که او در تقویت این توانمندیها کسب کرده به عنوان هدفی برای سایر افراد جامعه قرار می گیرد تا در راه رسیدن به آن تلاش نمایند. هیچ لزومی ندارد دنبال افرادی باشیم که همه صفات مثبت را داشته باشند . برای الگوگیری باید ابعادی از زندگی را که برایمان مهم است، مشخص کنیم و بین یک تا 10 به خودمان در این ابعاد امتیاز بدهیم. اگر وضعمان در آن زمینه خوب بود، امتیاز بالاتر (نزدیک به 10) و اگر بد بود، امتیاز پایینتر (نزدیکتر به 1) بدهیم. در هر بعدی که امتیازمان کم بود، حتما باید به دنبال الگو باشیم. این ابعاد میتواند شامل موارد زیر باشد: بعد علمی، بعد اعتقادی، بعد اجتماعی و روابط خانوادگی، بعد شغلی و رضایت از کار، بعد اقتصادی و رفاه در زندگی، بعد سلامت جسم، روان و روح.
چه بهتر که دنبال الگو یا الگوهایی باشیم که در چند بعد از ابعادی که مدنظرمان است، موفق باشند اما اگر چنین فردی به راحتی پیدا نمیشود، هیچ ایرادی ندارد که مثلا در بعد علمی، یک فرد یا چند فرد برایمان الگو باشند و در بعد سلامت فرد دیگر و در بعد اعتقادی و مذهبی، شخص دیگر.
الگوی خوب یعنی که؟
آنچه یک الگو را تبدیل به یک الگوی مناسب و مفید میسازد شامل این موارد است:
• فرد «الگو» معمولا خودش یک عضو از جامعه خودمان است. (البته این قضیه، قانون متقن نیست.)
• فرد «الگو» از مسیرهای رایج و مرسوم توانسته است موفقیت خود را کسب کند، نه از روشهای نامتعارف و غیرعادی.
• یک فرد الگو، در زوایای مثبت زندگی توانسته است به موفقیت دست یابد. مهم آن است که الگوهایی که از آنها یاد میکنیم، دارای صفات مثبت در موفقیتهای زندگی باشند.
• یک فرد الگو، فردی است که در رفتار و گفتار روزمرهاش به راحتی میتوان زوایای امید را مشاهده کرد؛ حتی اگر در شرایطی آنها را ببینیم که در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات روزمره هستند.
• این گونه افراد، معمولا با کمک و همراهی دیگران و با حضور مثبت در کارهای گروهی و پرورش تواناییهای خود در زمینه کار تیمی و فعالیت کردن با دیگران، توانستهاند گامهای مثبت بردارند.
• یک فرد الگو، ابایی ندارد که موفقیتهای خود را در اختیار دیگران بگذارد و راه رسیدن به آن را به دیگران بیاموزد.
چند نکته مهم و کاربردی در انتخاب الگو نهفته است که خصوصا برای الگوپذیری کودکان و نوجوانان ارزش زیادی پیدا میکند:
• الگوها باید افرادی از بطن جامعه و ترجیحا نزدیک به فرهنگ، آداب و عوامل اجتماعی خودمان باشند تا ارزش الگوپذیری از او پر رنگ ترشود.
• باید به خودمان و دیگران بیاموزیم که اگر فردی را در یک زمینه به عنوان الگو انتخاب کردیم و آن وقت دیدیم که در زمینههای دیگر دچار نقص و ناتوانی است، این دلیل بر کمارزش بودن جنبههای مثبت مورد نظرمان نیست.
• الگوی انتخابشده باید تا حد امکان در دسترس باشد تا بتوان هر از چند گاهی چهره او را (ترجیحا به صورت حضوری) دید و یا با او به صحبت نشست و یا درباره او صحبت کرد و یا مطلبی راجع به او مطالعه کرد.
• تا حد امکان باید به صورت شفاف مشخص کرد که الگویی که برای خود انتخاب کردهایم، چه هدفهایی را برای خود مشخص کرده، چگونه این اهداف را به واقعیت تبدیل کرده، چگونه تلاش کرده و چهطور مشکلات را شناسایی کرده، چه نقاط ضعفی را در خود برطرف کرده، از چه کسانی و چه چیزهایی کمک گرفته است.
• در مرحله بعدی باید به صورت دقیق و شفاف مشخص کرد که در این زمینههایی که اطلاعاتش را از فرد به دست آوردیم، خودمان چه تفاوتی با او داریم. آن وقت هدفگذاری باید با توجه به قابلیتها، امکانات و شرایط خودمان انجام شود.
• بهتر است آنچه را که از الگویمان میآموزیم، یادداشت کنیم. نوشتن این موارد، هم کمکی است به شفافتر شدن موضوع برای خودمان، هم برایمان مشخص میکند که کجا را درست رفتهایم و کجا را اشتباه و ضمنا ذخیرهای میشود.
• هر از چند گاهی باید الگوهایی را که برای خودمان انتخاب کردهایم، مجددا بررسی کنیم.
با الگوی انتخاب شده نباید به شکل مقایسه منفی برخورد کرد، یعنی اینکه باید نقاط مثبت و دستاوردهای او را شناخت و با هدفگذاری صحیح به سمت آن حرکت کرد. حرکت کردن در این مسیر هم خودش نوعی موفقیت است.