قرآن کریم در مواضع متعددی، بحث صراط مستقیم را پیش کشیده است و برای آن که با حقیقت این موضوع آشنا شویم، چارهای جز تمسک به قرآن و تفاسیر این کتاب الهی نداریم.
علاوه بر آیه ششم سوره حمد که در آن میخوانیم «ما را به راه راست هدایت فرما»، در چندین جای دیگر نیز قرآن کریم به عبارت صراط مستقیم اشاره دارد که آن آیات عبارتند از:
آیه 52 سوره شوری (براستی که تو بخوبی به راه راست هدایت میکنی)، آیه 126 سوره انعام (و راه راست پروردگارت همین است...)، آیه 51 سوره آلعمران (در حقیقت خداوند پروردگار من و پروردگار شماست. پس او را بپرستید [که] راه راست این است)، آیه 61 سوره یس و آیه 153 سوره 5 انعام. قطعا با تدبر در ظاهر آیات قرآن نیز میتوان به وجوهی از حقایق صراط مستقیم پی برد، چه آن که به نظر میرسد یکی از مهمترین مسائلی که در این باره وجود دارد، این است که صراط مستقیم الهی با هدایت خاص الهی محقق میشود و خداوند، کسانی که زمینه مناسب را در خود داشته باشند، به این مسیر هدایت میکند. (نگاه کنید به معانی آیاتی که ذکر شد و آیات قبل و بعد آنها) البته در آیات قرآن جزئیات بیشتری نیز میتوان در این باره یافت. همچنان که میبینیم در سوره انعام، خداوند متعال پس از طرح ویژگیهای یک مسلمان حقیقی، حرکت در مسیر این شاخصها را همان صراط مستقیم عنوان میکند:
«ای پیامبر بگو بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم، اینکه چیزی را شریک خدا قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی میدهیم و نزدیک کارهای زشت نروید، چه آشکار باشد، چه پنهان و انسانی را که خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانید، مگر به حق و از روی استحقاق... و به مال یتیم جز به بهترین صورت (و برای اصلاح) نزدیک نشوید... و حق پیمانه و وزن را به عدالت ادا کنید... و هنگامی که سخن میگویید عدالت را رعایت کنید، حتی اگر درباره نزدیکان شما باشد و به پیمان خدا وفا کنید... این راه مستقیم من است؛ از آن پیروی کنید.» (آیات 151 تا 153 انعام) میبینیم که قرآن کریم در این آیات، چگونه شاخصهای صراط مستقیم را بیان کرده است. البته از مجموع آیاتی که درباره این مساله وارد شده میتوان دریافت که مهمترین ویژگی کلی این مسیر عبودیت و بندگی است.
حال از جنبههای دیگر به معانی این عبارت میپردازیم. صراط در لغت به معنای راه واضح و آشکار یا راه صاف و هموار آمده است. (مفردات راغب، ص 251) مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر سوره حمد درباره عبارت صراط مستقیم، توضیح و تفسیر این عبارت را محتاج مقدماتی میداند و پس از ذکر هر مقدمه با توجه به توضیحات ارائه شده، به معنای صراط مستقیم میپردازد که از مجموع آنها چنین برمیآید:
از مجموع آیاتی که در این خصوص وارد شده، چنین برداشت میشود که در مقابل صراط مستقیم، راه دیگری هست که یکی دور و دیگری نزدیک است. راه نزدیک یا همان صراط مستقیم، راه مومنان و راه دور، راه غیر ایشان است. (مراجعه کنید به آیه 6 انشقاق) همچنین در تقسیم دیگر یک راه به سوی بلندی و راه دیگر به سوی پستی منتهی میشود و مبنای این نیز آیات قرآن است، ضمن اینکه صراط مستقیم قطعا غیر از طریق مغضوب علیهم و طریق ضالین است به این معنی که میتوان با شناخت طرق انحرافی و ویژگیهای آن، صراط مستقیم را براحتی شناخت؛ چرا که این دو در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند بنابراین صراط مستقیم که صراط غیر گمراهان است؛ صراطی است که به هیچ وجه شرک و ظلم در آن راه ندارد و ضلالتی در آن راه نمییابد، نه ضلالت در باطن و قلب از قبیل کفر و خاطرات ناشایست که خدا از آن راضی نیست و نه ضلالت در ظاهر اعضا و ارکان بدن، چون معصیت و قصور در اطاعت که هیچیک از اینها در آن صراط یافت نمیشود و این همان توحید علمی و عملی است. (ترجمه تفسیر المیزان، ج 1 ص 53 تا 55)
به گفته علامه طباطبایی، اصحاب صراط مستقیم در صورت عبودیت خدا دارای ثبات قدم به تمام معنا هستند، هم در فعل و هم در قول و هم در ظاهر و هم در باطن و ممکن نیست آنان بر غیر این صفت دیده شوند و در همه احوال از خدا و رسول خدا اطاعت میکنند و نکته مهم اینکه اصحاب صراط مستقیم، قدر و منزلت و درجه بالاتری از درجه مومنین خالص دارند.
به نظر علامه، صراط مستقیم راهی است به سوی خدا که هر راه دیگری که خلایق به سوی خدا دارند، شعبهای از آن است و هر طریقی که آدمی را سوی خدا راهنمایی میکند، بهرهای از صراط مستقیم دارد. قرآن صراط انبیا و صدیقین و شهدا و صالحان را صراط مستقیم دانسته و با در نظر گرفتن روایات متواتره، آن را صراط امیرالمومنین علیبن ابیطالب (ع) شمرده و آن جناب را اولین فاتح این صراط دانسته است.
علامه طباطبایی در بخش دیگری از آرای خویش با اشاره به اینکه عبارت «سبیل» به معنی راه در قرآن غیر از صراط مستقیم است، میفرماید: سبیل متعدد است و به اختلاف احوال رهروان راه عبادت مختلف میشود، برخلاف صراط مستقیم که یکی است و در مثل شاهراهی است که همه راههای فرعی به آن منتهی میشود، ضمن اینکه هریک از سبیلها با مقداری نقص یا حداقل با امتیازی جمع میشود، برخلاف صراط مستقیم که نه نقص در آن راه دارد و نه اینکه صراط مستقیم شخصی نسبت به شخص دیگری امتیاز دارد. همچنین باید گفت براساس آیات قرآن، مزیت اصحاب صراط مستقیم بر سایرین و همچنین مزیت صراط آنان بر سبیل سایرین تنها به علم است نه عمل. آنان (اهل صراط مستقیم) به مقام پروردگارشان علمی دارند که دیگران ندارند و گرنه در سبیلهای پایینتر از صراط مستقیم، اعمال صالح کامل و بدون نقص نیز هست. بر این اساس، یکی از ویژگیهای صراط مستقیم، علم و معرفت (اهل آن) در حد اعلاست. این مسیر، مسیری است که توام با علم و دانایی و معرفت حقیقی است و بدون علم نمیتوان در این مسیر قرار گرفت. (ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، مباحث آیات 6 و 7 سوره حمد)
در توضیح این مطالب علامه باید گفت: نه اینکه اهل صراط مستقیم، اهل اعمال صالح نباشند؛ بلکه آنان علاوه بر اعمال صالح و عبادات متقنی که دارند، نسبت به سایرین با علم و معرفت و شناخت در حد اعلا ممتاز میشوند، اگرچه ممکن است در غیر از این گروه، انسانهایی باشند که اعمال صالح انجام بدهند؛ اما آنان دارای علم و معرفتی که اهل صراط مستقیم واجد آن هستند، نخواهند بود.
مرحوم آیتالله خویی نیز درخصوص معنای صراط مستقیم میگوید: صراط مستقیم، همان راهی است که سیرکننده در آن، راه به نعمت ابدی و رضوان الهی میبرد و این راه عبارت است از اطاعت مخلوق از خالق و ترک عصیان و نافرمانی او به این که هیچیک از اوامر و نواهی او را مخالفت نکنند و غیر او را نپرستند و همین راه راست و مستقیمی است که هیچ اعوجاج و انحرافی در آن نیست. (ترجمه البیان، آیتالله خویی، ص 674)
علاوه بر مباحث تفسیری که تا اینجا مطرح شد، روایات و احادیث وارده از ائمه معصومین (ع) نیز حقایق بیشتری را درباره صراط مستقیم الهی مطرح میکند. از جمله اینکه مرحوم ملامحسن فیض کاشانی در کتاب ارزشمند تفسیر صافی در ذیل آیه «اهدنا الصراط المستقیم» به روایاتی اشاره مینماید که چند نمونه از آنها را ذکر میکنیم:
امام صادق(ع) در رابطه با آیه 6 سوره حمد فرمودند: منظور از این آیه یعنی ما را ارشاد و هدایت نما تا راهی را بپیماییم که منجر به محبت و دوستی تو گردد و آن راه، ما را موصل و رساننده به بهشت و جنت تو شود و مانع آن گردد که از هواهای خود پیروی نماییم، پس به زحمت و تعب افتیم یا اینکه آرا و هوسهای خود را پیش گیریم، پس به هلاکت و ضلالت افتیم. (ترجمه تفسیر صافی، ج 1، ص 101)
از امیرالمومنین(ع) نیز در این خصوص نقل شده است: خدایا توفیقت را برای ما ادامه بده؛ آن توفیقی که به وسیله آن در گذشته اطاعت تو را پیش گرفتیم تا اینکه در آینده نیز همچنان در اطاعت تو پایدار باشیم. (همان) همچنین از آن حضرت روایت شده است: صراط مستقیم در دنیا آن است که از غلو و افراط کوتاهتر و از تقصیر و کوتاهی بالاتر باشد (یعنی اعتدال و میانهروی) و استقامت و استدامت نیز داشته باشد و در آخرت، راه مومنان به سوی جنت است. (همان، ص102)
با تدبر در ظاهر آیات میتوان به وجوهی از حقایق صراط مستقیم پی برد، چه آن که یکی از مهمترین مسائل این است که صراط مستقیم با هدایت خاص الهی محقق میشودعلاوه بر این در معانیالاخبار از امام صادق (ع) روایت شده است: «صراط عبارت از امیرالمومنین علی(ع) است» یا اینکه «عبارت از شناخت و معرفت علی(ع) است» و در روایت دیگری «صراط مستقیم عبارت از شناخت مطلق امام معصوم است» و همچنین در حدیث دیگری آمده که «ماییم صراط مستقیم (منظور اهل بیت است».) (همان، ص 102)
فیض کاشانی در کنار روایتهایی که نقل میکند، درباره حقیقت صراط مستقیم اظهار میکند که امام معصوم، همان صراط مستقیم است و او همواره بدون انحراف به سوی صراط مستقیم گام برمیدارد و معرفت و شناخت او، معرفت صراط مستقیم است و معرفت مشی و رهسپاری امام، همان مشی بر صراط مستقیم است و هر آن که امام را بشناسد و براساس راه او، سریع یا کند، به مقدار نور خویش ره سپرد، به فیض دخول در بهشت میرسد و از آتش نجات مییابد و هر آن که امام خود را نشناسد و نداند که چه میکند، پس قدم او لغزش پیدا کرده و در آتش فرومیافتد. (همان،ص 104)
علامه طباطبایی نیز ضمن یک بحث روایی به احادیثی مهم اشاره میکند که بیان آنها میتواند بسیار راهگشا باشد.
امام صادق (ع) فرمودند: صراط مستقیم، طریق به سوی معرفت خداست و این دو صراط است؛ یکی در دنیا و یکی در آخرت، اما صراط در دنیا عبارت است از امامی که اطاعتش بر خلق واجب شده و اما صراط در آخرت، پلی است که روی جهنم زده شده. هرکس در دنیا از صراط دنیا بدرستی رد شود، یعنی امام خود را بشناسد و او را اطاعت کند در آخرت نیز از پل آخرت به آسانی میگذرد و کسی که در دنیا، امام خود را نشناسد، در آخرت نیز قدمش بر پل آخرت میلرزد و به درون جهنم سقوط میکند. (ترجمه المیزان، ج یک، ص 78) و دیگر اینکه در معنای «اهدنا الصراط المستقیم» از ابنعباس روایت شده که «یعنی ای بندگان خدا بگویید، خدایا مارا به سوی محبت محمد (ص) و اهل بیتش (ع) ارشاد فرما. (همان)
حال که آرای مختلف علما و مفسران قرآن را در قالب مباحث فلسفی، کلامی و روایی درخصوص صراط مستقیم ذکر کردیم، مهم این است که بدانیم آیا این نظرات با یکدیگر تناقض و تعارض دارند یا اینکه میتوان تمامی آنها را درکنار یکدیگر جمع کرد و به نتیجهای واحد رسید.
آنچه مسلم است و از بررسی تمامی آرا برمیآید و خود قرآن کریم نیز به صورت روشن و واضح به آن اشاره کرده است، این است که صراط مستقیم الهی، همان صراط و راه عبودیت و بندگی محض پروردگار عالم با تمام ویژگیهای مورد نظر قرآن کریم است. در واقع با تمسک به خود آیات قرآن که عبادت پروردگار را صراط مستقیم دانسته، میتوان بین همه آرای ذکر شده که مبنای صحیح علمی دارند، نوعی همگرایی ایجاد کرد.
در مجموع این آرا و نظریات مختلف اما همسو میتوان گفت که مهمترین ویژگی صراط مستقیم الهی علم و معرفت است. آنچنان که این مسیر را بدون علم و معرفت نمیتوان طی کرد و این معرفت چیزی نیست جز معرفت و شناخت حقیقی امام معصوم که خلیفه خدا روی زمین است. به عبارت دیگر تمام رهپویان راه حقیقت که به دنبال حق هستند و در مسیر بندگی حرکت میکنند، زمانی در صراط مستقیم قرار میگیرند که ولایت ائمه معصومین (ع) را پذیرفته و نسبت به آن معرفت پیدا کنند. یعنی شعب مختلف راههایی که به سوی پروردگار وجود دارند، همگی باید در نهایت به شاهراه صراط مستقیم که همان راه ولایت و امامت است، بپیوندند و هرگونه عبادت و بندگی و عمل صالح اگر در این مسیر و مجرا نباشد، عاقبت مشخصی نخواهد داشت. یعنی تمامی اعمال صالح و نیات خیر و... باید به زیور ولایت و محبت اهل بیت (ع) آراسته شده باشد. البته اینکه از امیرالمومنین (ع) به عنوان صراط مستقیم تعبیر شده، از آن روست که آن حضرت، سر سلسله ولایت و وصایت بعد از پیامبر مکرم اسلام است و بعد از پیامبر، تنها راه سعادت راه علی (ع) و فرزندان اوست. به عبارت دیگر اگرچه در این عالم، انسانهای موحد و یکتاپرست زیادی وجود دارند؛ اما هیچیک از آنها غیر از شیعیان در مسیر صراط مستقیم نیستند؛ زیرا اگرچه به عبادت و بندگی میپردازند، اما این عبادت از مسیری که خداوند متعال اراده کرده است، صورت نمیپذیرد و از مجرای مورد نظر عبور نمیکند و به همین دلیل نقصهای فراوانی دارد.
به هر حال مهمترین نتیجهای که از مباحث ارائه شده، حاصل میشود، آن است که مسیر سعادت حقیقی یا همان صراط مستقیم الهی، مسیر عبادت و بندگی خداوند متعال از مجرای ولایت و امامت ائمه طاهرین(ع) است و تنها کسانی به سعادت حقیقی و کمال مورد نظر دست مییابند که در این جهت حرکت کنند و هر طریق و راهی غیر از آن باطل است.