ابتدا به کنش واکنش شاگرد ومعلم(پدر ومادر) درنمونه های زیر می پردازیم:
معلم: درحال سرزنش کردن«باز هم که مدادت را فراموش کرده ای حالا باچه می خواهی بنویسی/کل کلاس معطل تو شده اند.»
شاگرد:«هر گز کاری رادرست انجام نمی دهم.»یا«معلمم خیلی بداخلاق وپست است»
معلم: درحال دشنام«حتما خیلی احمق وکدنی که گزارش کارت رابه من می دهی ولی حتی به خودت زحمت نداده ای نامت راروی آن بنویسی.»
شاگرد:«از تومتنفرم»یا«به نظرم من کودن هستم»یا«هر کاری که می کنم اشتباه از آب درمی آید»
معلم:باتهدید«اگر یک بار دیگر ببینم تف می کنی،آنچنان از کلاس بیرونت می کنم که سرگیجه بگیری.»
شاگرد:«حرفت راباور نمی کنم»یا«مهم نیست»یا«خیلی ترسیدم»
معلم: امر ونهی«حرف زدم موقوف.دفترت راکنار بگذار.توی صف بایست.زود باش!»
شاگرد:«من که برده ی تو نیستم» یا«این کار رامی کنم،ولی سرفرصت.»
معلم:درحال موعظه وارشاد«شکستن مدادعلی اصلا کاری کار خوبی نبود.دوست داری کسی مداد تورابشکند؟من اگر جای تو بودم از علی معذرت می خواستم»
شاگرد:«بروبابا»یا«من حتما آدم بدی هستم»یا«به حرفت گوش نمی دهم»
معلم:درنقش از جان گذشته«از دست شماهمیشه باسردرد به خانه می روم.موهای سفیدم رامی بینید؟»
شاگرد:«برایت رنگ مو می خرم»یا«همه اش تقصیر من است»
معلم:درحال گوشه وکنایه«هیچ کدام نمی دانیدکریستف کلمب چه سالی آمریکا راکشف کرد؟این مدرسه عقب افتادهاست.»
شاگرد:«بروبه جهنم»یا«خودتوهم عقب افتاده ای»یا«منهیچ چیز یاد نمی گیرم»
معلم:درحال پیش گویی «شمابااین درس خواندن اصلانمی تونیددرآینده بدرد جامعه بخورید»
شاگرد:«من خوب نیستم»یا«چراسعی کنم؟...بهتر است ول کنم»
متاسفانه هر چه بیشتر این حرف ها رامی زنیم مقاومت بچه بیشتر می شود ودرآخرگاهی بابحث ودلخوری کار تمام می شود.درنمونه های زیرهفتـــــــ7 فن برای جذب بچه به همکاری برایتان لیست می کنم:
1- مشکل راتشریح کنید:
نگوئیم:«حسن،توخیلی بی توجهی!ببین زمین راچکار کردی؟»بلکه درحالی که پارچه ای به او می دهیم، بگوئیم:«حسن،زمین رنگی شده است» یانگوئیم:«این نابغه که اسمش راروی برگه ننوشته،کیه؟»بلکه بگوئیم:«یک ورق امتحانی بدون نام داریم.»
2-آگاهی بدهید:
نگوئیم:«چرادیسکت راروی زمین افتادهفحالا حتما هم خراب شده»بلکه بگوئیم«دیسکت اگر روی زمین بیفته یاکثیف بشه،دیگه کار نمی کنه» یانگوئیم«پیف!پیراهنت بو می ده،کسی راجع به اب وصابون باتو حرف نزده»بلکه بگوئیم:«لباس ورزش راباید هفته ای یکبار شست تابونده»
3- راهی راپیشنهاد کنید:
نگوئیم:«توهنز هم سر درس ومشقت نرفتی بااین درس خوندن تاصد سال هم تموم نمی کنی»بلکه بگوئیم:« شروع کردن مشق سخت است.دوست داری بیشتر درباره اش فکر کنی یادلت می خواهد راجع به آن بامن حرف بزنی»
4-بایک کلمه یا ایما وحرکت،منظور خود رابفهمانید:
نگوئیم:«علی،بدون ژاکت کجا می ری؟هوای بیرون سرده.می خواهی سرما بخوری؟»بلکه بگوئیم«علی، ژاکت»یا نگوئیم:نباز این کار راکردی؟اصلاجا برای حاشیه نمی گذاری.برای همین نمرت پائین میشه.»بلکه درحالی که بادست روی ورقه رانشان می دهیم بگوئیم:«حاشیه»
5-به شخصیت دانش آموز کاری نداشته باشید،احساس خود راتوصیف کنید:
نگوئیم:«مگه من درخت هستم که این طور به من آویزان شدی؟تومایه دردسری»بلکه بگوئیم«خیلی بدم می آد کسی به من آویزان بشه»یا «تودیگه کی هستی .همیشه دیر به خونه می آئی.خیلی بی نظمی» بلکه بگوئیم:«من از دیر اومدنت به خیلی خیلی عصبانی هستم.»
6-نوشته ای ارائه بدهید:
مثلا نوشته ای روی در علی که اتاقش نامرتب است چسبانده اید:«پسرم سلام،تمام کتاب هایت از من شکایت کردندمیگن زیر دست وپا،کمرمون شکسته.لطف کنید به این شکایت رسیدگی کنید.-از طرف کلانتر،متشکرم»
یادانش آموزی که برخلاف همه بچه ها بدون اجازه شروع به حرف زدن می کردبرگه ای نوشتم وبه ودادم:«احمد سلام،وقتی می خواهی نشان بدهی که پاسخ سوال رامی دانی،لازم نیستفریاد بزنی،فقط دستت رابالا بیاور.متشکرم»
7- ادا درآورید(صدا یالهجه ای دیگر(شمالی-محلی-شخصیت کارتونی به کار ببرید)
«من یک آدم آهنی هستم...همه ی ...اسباب بازیها....کتابها...کفشها...باید ...از زمین ..پاک شن..زود باشین»
گانگستری:«بسیار خوب فبهتره قبل از اینکه تو درد سر بیوفتیداین آشغال ها راجمع کنید»
می دانم راه درست،شاید برای ما ایرانیان ،سخت وایده آل باشد.اما باکمی زمان وصبر وتمرین میتوانید هم معلم یا پدر ومادری باشیدکه بچه شما رااز صمیم قلب دوستان دارند وهم با شما همکاری می کنند وبه حرفتان گوش می دهند.
فقط تمرین کنید-
نوشته:آدل فابر-الین مازلیش-ترجمه معتکف