هجرت به سوى مدینه
امام جعفر صادق صلوات اللّه علیه حکایت فرماید:
حضرت رسول صلّلى اللّه علیه و آله در سنین چهل و پنج سالگى بود که فاطمه زهراء سلام اللّه علیها در بیستم ماه جمادى الثّانى ، در شهر مکّه چشم به جهان گشود، و مدّت هشت سال در این شهر مقدّس اقامت کرد.
و در آن هنگام که حضرت رسول صلّلى اللّه علیه و آله از مکّه معظّمه به مدینه منوّره مهاجرت نمود، حضرت زهراء سلام اللّه علیها به همراه همسرش ، امیرالمؤ منین علىّ بن ابى طالب علیه السلام و تعدادى از زنان مهاجر که عایشه نیز همراه آن ها بود، به سوى مدینه منوّره رهسپار شده و مهاجرت نمودند.
و هنگامى که حضرت زهراء وارد شهر مدینه گردید، پدرش رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله او را به منزل مادر اءبو ایّوب انصارى بُرد و مدّتى را در آنجا سکونت گُزید.
و پس از گذشت مدّتى که حضرت رسول صلوات اللّه علیه و سلامه با امّ سلمه ازدواج کرد، فاطمه زهراء سلام اللّه علیها را نزد همسرش امّ سلمه انتقال داد.
امّ سلمه گوید: چون رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله دخترش ، فاطمه زهراء سلام اللّه علیها را نزد من آورد، امور زندگى او را به من واگذار نمود.
و او بسیار با ادب و در حدّ اءعلاى کمالات بود و نسبت به مسائل زندگى بیش از من آشنا و اهل معرفت بود.(12)
عایشه و گریه حضرت زهراء علیها السلام
حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم حکایت فرماید:
روزى عایشه به طرف فاطمه زهراء سلام اللّه علیها آمد و به آن حضرت عتاب کرد و بر سرش فریاد کشید: اى دختر خدیجه ! براى چه این قدر به خود مى بالى و فخر مى کنى ؟
مگر مادرت چه فضیلتى بر ما دارد؟او هم زنى مانند ما خواهد بود.
چون حضرت فاطمه سلام اللّه علیها صداى عایشه و آن زخم زبان ها را شنید، گریان شد و به نزد پدرش ، رسول خدا صلوات اللّه علیه حرکت کرد.
در این هنگام ، حضرت رسول صلّلى اللّه علیه و آله علّت گریه دخترش را جویا شد.
فاطمه زهراء سلام اللّه علیها اظهار داشت : پدرجان ، رسول خدا! عایشه نام مادرم را به زشتى یاد کرد و من از این موضوع اندوهناک و گریان شدم .
حضرت رسول صلّلى اللّه علیه و آله با شنیدن این سخن ، غضبناک شد و به عایشه خطاب کرد و فرمود:
اى حُمیراء! آرام و ساکت باش ، چرا که خداوند متعال ، زن پر محبّت و صاحب فرزند را میمون و مبارک گردانیده است .
و خدیجه نیز از همان جمله زنانى مى باشد، که رحمت و فیض خداوند متعال ، شامل حالش گشته و تاکنون براى من چند فرزند آورده است .
و اى عایشه ! تو از جمله کسانى هستى که خداوند تو را عقیم و ناتوان از زایمان قرار داده است .(13)