تذکرة الاولیاء . کتابی عرفانی در شرح احوال بزرگان اولیا و مشایخ صوفیه به فارسی نوشته فریدالدین عطار نیشابوری. این کتاب از یک مقدمه و 72 باب تشکیل شده است که هریک به زندگی حالات اندیشهها و سخنان یکی از عارفان اختصاص دارد. نخستین باب به حالات و سخنان امام جعفر صادق (علیه السلام) و آخرین باب به حسین بن منصور پارسی معروف به حلاج (متوفی 309).
دستنویسهای معتبر تذکرة الاولیاء تا قرن دهم شامل همین مطالب است اما پس از قرن دهم فصلهای دیگری با عنوان "ذکر متأخران از مشایخ کبار" بر این کتاب افزوده شده که حالات و سخنان 25 تن از عارفان قرنهای چهارم و پنجم را دربر دارد. بیشتر این پیوست از مآخذی برداشته شده که احتمالا در دسترس مؤلف تذکرة الاولیاء نیز بوده و مطالب آن به شیوه تذکرة الاولیاء تألیف شده است؛ ازین رو بسیاری از پژوهشگران معاصر از جمله نیکلسون آن را جزو اصل کتاب پنداشتهاند. این ملحقات در هیچیک از نسخههای کهن کتاب نیست و فهرستی هم که عطار در آغاز کتاب آورده شامل همان 72 نام است.
در بعضی از نسخههای تذکرة الاولیاء که تا پایان قرن دهم تحریر شده (از جمله نسخة 985 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی) به دنبال 72 باب کتاب رساله "هفت وادی" منسوب به عطار افزوده شده است. بنا بر مجموع دلایل و قراین تذکرة الاولیاء تا اواخر قرن دهم شامل همان 72 باب بوده است.
عطار در مقدمه کتاب میگوید: «پس از قرآن و اخبار رسول صلی الله علیه وآله وسلم هیچ سخنی برتر از سخنان مشایخ طریقت نیست» او با این اعتقاد و بنا به درخواست دوستان به مطالعة احوال و سخنان آنان پرداخته و این کتاب را تألیف کرده است. وی در نقل سخنان مشایخ به شرح آن سخنان نمیپردازد، مگر برای رفع شبهه. او توجه دارد که اولیا الهی روش و دید یکسانی ندارند، اما چون آنان را در راه حق میداند هریک را در جای خود میستاید. شاید از این روست که نام و سنت عملی امام ششم شیعیان حضرت صادق (علیه السلام) را در کنار چهار امام اهل سنت میبینیم و از آن چهار تن، امام شافعی بصراحت زبان به ستایش اهل بیت رسول میگشاید و میگوید که اگر ستایش آل محمد خلاف سنت است بگذار که جن و انس مرا گمراه بدانند.
عطار در مقدمه کتاب نحوه گزینش و تألیف مطالب را به روشنی بیان کرده است. بنا بر مقدمه نقلها و روایتهای تذکرة الاولیاء التقاطی از مطالب کتابهای دیگر است. مؤلف به اختصار و حذف اسنادهای دراز توجه داشته و تا آنجا که میتوانسته از افزودن توضیحات بر سخنان مشایخ پرهیز کرده است. بخشی از مطالب کتاب او خاصه کلمات و سخنان مشایخ از منابع عربی ترجمه شده است. مؤلف مطالب برگرفته از مآخذ مختلف را مطابق نام هر عارف دستهبندی کرده است.
مولف در ابتدای هر باب با عباراتی مسجع اوصاف اولیا طریقت را بیان میکند. این سرآغازهای مسجع و کوتاه، خالی از تکلف نیست اما پس از آنها نثر کتاب بسیار ساده و روشن و استوار میشود به طوری که نمونه تکامل یافته نثر پارسی خراسان است. البته در مواردی که مطالب را عینا از کتابهایی چون ترجمه "رساله قشیریه" آورده از نثر آن ترجمه و منابع مشابه پیروی کرده است. وی در ترجمه سخنان مشایخ از زبان عربی نیز همان سادگی و روشنی را مراعات کرده است. در بعضی از دست نویسهای تذکرة الاولیاء ــ که چندان معتبر نیستند ــ کاربردهای خاص دستوری و شکلهای متفاوتی در صرف افعال مشاهده میکنیم که با زبان ادبی خراسان در قرنهای پنجم تا هفتم همانند و شاید از تغییرات کاتبان باشد. بیشتر این کاربردهای خاص در نسخه معتبر مورخ 692 کتابخانه پیرهدایی ترکیه و نسخة مورخ 701 کتابخانه ملی تهران وجود ندارد.
عطار در سرگذشت هر عارف تمام نقلها و روایتهایی را که درباره زندگی او در منابع دسترس خود خوانده و به نظر او درست آمده، آورده اما بیش از آنکه در صحت روایات دقت کند به تأثیر تربیتی و ارشادی آنها توجه دارد. با توجه به اینکه مؤلف به گفته خود از کودکی دوستدار اهل طریق بوده است میتوان گفت که او همواره شرح حالات و سخنان عارفان بزرگ را میخوانده و مطالب بسیاری را از آنها به خاطر میسپرده است؛ در واقع مآخذ او محدود به چند کتاب مشخص نیست. مطالعه تذکرة الاولیاء و مقایسه مطالب آن با منابع دیگر صوفیه نیز نشان میدهد که عطار به مهمترین آثار فارسی و عربی مقدم بر تذکرة الاولیاء دسترسی داشته و از آنها مطالبی برگرفته است. خود او در مقدمة تذکرة الاولیاء از کتابهای "شرح القلب"، "کشف الاسرار" و "معرفة النفس" یا "معرفة النفس والرب" نام میبرد و میگوید که اگر کسی شرح بیشتر سخنان صوفیه را بخواهد باید این سه کتاب را بخواند. حال آنکه متاسفانه امروز از آنها نسخهای در دست نیست. شرح القلب ــ چنانکه در پایان باب پنجاه و هشتم تذکره ذکر میشود ــ ظاهرا اثری از خود عطار بوده است.
گفتنی است در "کشف الظنون" دو کتاب به نام "کشف الاسرارفی التصوف" ذکر شده است که هریک از آن دو ممکن است همانی باشد که عطار به آن اشاره کرده است؛ اما از آنها هم نسخهای باقی نمانده است تا با تذکرة الاولیاء مقایسه شود. در شمار دهها کتاب متعلق یا منسوب به عطار نیز کتابی به نام "کشف الاسرار" ذکر نشده است. مقایسة کشف الاسرار و عدة الابرار میبدی (تقریرات عرفانی خواجه عبدالله انصاری در تفسیر قرآن) با مطالب تذکره و نیز برخی قراین نشان نمیدهد که عطار در تألیف تذکره به آن نظر داشته است. کتاب معرفة النفس هم فقط در مقدمه تذکره یاد شده و از آن اطلاع دیگری در دست نیست. عطار نیز تصریح نمیکند که در تألیف تذکره این سه کتاب منبع او بوده است.
از آثار صوفیانه مهم و مشهوری که از اواخر قرن چهارم تا پایان قرن ششم باقی مانده چند اثر دیگر نیز با احتمال بسیار ممکن است مأخذ نقلهای مؤلف تذکره باشند که عبارت اند از: طبقات الصوفیه اثر "عبدالرحمان محمدبن حسین سلمی نیشابوری" (متوفی 412) حلیة الاولیاء "ابونعیم اصفهانی" (متوفی 430) رساله قشیریه نوشته "ابوالقاسم قشیری" و احتمالا ترجمه فارسی آن که به دست شاگرد قشیری "ابوعلی عثمانی" صورت گرفته بوده است. کشف المحجوب هجویری نیز احتمالا از منابع عطار بوده زیرا عطار برخی از مضامین آن را با عبارات روانتر و رساتر آورده است.
در سالهای جوانی عطار، ابوعبدالله مجدالدین حسین کعبی جهنی شافعی معروف به ابن خمیس (متوفی 552) کتابی به نام "مناقب الابرار" به زبان فارسی تألیف کرد که در آن نقلها و روایتهایی شبیه به تذکرة الاولیاء آمده است اما نه تا آن حد که با اطمینان بتوان گفت از مآخذ تذکرة الاولیاء بوده است. در کتاب "صفة الصفوة" اثر ابوالفرج جمال الدین بغدادی معروف به ابن جوزی (متوفی 597) معاصر عطار نیز مواردی وجود دارد که روایتها و نقلهای راجع به یکی از عرفا را میتوان با مطالب تذکرة الاولیاء مقایسه کرد اما غالبا جزئیات روایت در این دو کتاب یکسان نیست و فقط میتوان احتمال داد که اثر ابن جوزی به دلیل شهرت مؤلف آن به نیشابور و به دست عطار رسیده بوده است.
تذکرة الاولیاء به زبانهای دیگر نیز ترجمه شده است. نخستین اثری که به عنوان ترجمه این کتاب شناخته شده است. یک نسخه خطی عربی به تاریخ 869 محفوظ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است که مطالب تذکره را تقریبا با همان ترتیب اما با حذف چند باب دربر دارد و در هرباب نیز بخشی از نقلها و قصههای تذکره نیامده است. ترجمه دیگری به ترکی اویغوری از قرن نهم موجود است که تنها نسخه آن در کتابخانه ملی پاریس نگهداری میشود. در زبان انگلیسی نیز دو ترجمه از تذکرة الاولیاء به صورت خلاصه موجود است که یکی از آنها ترجمه بانکی بهاری است و دیگری ترجمه آ.ج . آربری ایرانشناس انگلیسی. ترجمه اخیر که در 1345ش / 1966 به چاپ رسیده دقیقتر است .
چاپ و نشر تذکرة الاولیاء از اوایل قرن چهاردهم آغاز شد. در شبه قاره هند چند بار چاپ سنگی شد. اولین بار "رینولد نیکلسون" آن را تصحیح انتقادی کرد. نسخههایی که نیکلسون از آنها استفاده کرده بی تاریخ است و تنها نسخه خطی دارای تاریخ او تاریخ 1091 را دارد. ظاهرا نیکلسون از نسخههای معتبری که خاصه در کتابخانههای ترکیه موجود است بی خبر بوده است. از امتیازات تصحیح نیکلسون مقدمه محمد قزوینی بر آن است که حاوی اطلاعات دقیق و سودمندی است. پس از نشر نخستین چاپ تصحیح "رینولد نیکلسون" یکی از کتابفروشیهای تهران همان را دوباره به عنوان تذکرة الاولیاء تصحیح علامه قزوینی منتشر کرده است ولی با اطمینان میتوان گفت که محمد قزوینی هرگز تذکرة الاولیاء را تصحیح نکرده است.
نخستین تصحیح تذکره برپایه نسخههای قدیم و معتبر را نویسنده مقاله حاضر میان سالهای 1343 تا 1345ش انجام داد. اساس این تصحیح بر قدیمترین نسخه تذکرة الاولیاء (مورخ چهارم صفر 692) نسخهبرداری در هفتاد سال پس از فوت عطار، محفوظ در کتابخانه پیرهدایی است و مصحح آن را با نسخه مورخ 701 محفوظ در کتابخانه ملی تهران و نسخه 710 تحریر قونیه و نیز با چاپ نیکلسون و چاپهای هند مقابله کرده است. گفتنی است که نسخههای مقدم بر 692 که در بعضی از کتابخانههای ایران و هند موجود است غالبا تاریخهای دست کاری شده یا نامعتبر دارند