- بچم خیلی ام می خونه، اما نمره هاش خوب نمی شه!
- اول درست رو بخون، بعد مهمونی!
- درست رو خوندی که داری ول می گردی!
- الان تو باید خواب باشی، نه این که تا این موقع شب فیلم ببینی!
حرفای آشنایی هستند، نه؟! من خودم زمانی که دبیرستان می رفتم، یادم هست که خانواده ام از درس خواندنم راضی نبودند. اما وقتی نمره های خوب می گرفتم، کاری با من نداشتند. مادرم هنوز هم می گوید: «آرزو دارم نیم ساعت بشینی توی اتاق و درس بخونی!». قرار است به کمک مطالبی که در این صفحه نوشته می شود، شما هم روش درست مطالعه را بیاموزید و با در پیش گرفتن روش های جدید، خود را از شر این نوع سرزنش ها خلاص کنید. علاوه بر این می توانید اوقات فراغتی نیز به دست آورید و از آن کمال استفاده و لذت را ببرید. یادمان باشد، می توانیم از درس خواندن چنان لذت ببریم که به عنوان یک تفریح به حساب آید و این احتیاجی به چراغ جادو یا معجزه ندارد. فقط نظم و پی گیری می خواهد که مطمئنم طی سالیان تحصیل به دست آورده اید. (به جبر روزگار و خانواده هم که شده تجربه کرده اید!) این بیت را هم در تأیید این ادعا بخوانید:
می توان در سایه ی آموختن
گنج عشق جاودان اندوختن
قابلیت های انسان
قبل از صحبت از مهارت ها، شما باید خودتان و قابلیت هایتان را که باعث شده اند اشرف مخلوقات باشید، بهتر بشناسید.
دنیای بیرون شما با دنیای درونتان در رابطه است. آن چه برایتان اتفاق می افتد، تا حدود زیادی به این بستگی دارد که در درون شما چه اتفاقی می افتد. تجربه ی بیرونی شما بازتاب اندیشه ی درونی شماست. از بین مؤلفه های ذکر شده که برای پیشرفت و موفقیت، پرورش همه ی آن ها مهم است، در حوزه ی مطالعه، «قدرت تمرکز» اهمیت بیشتری دارد. زیرا در نظریه ی یادگیری مشاهده ای، اولین گام در یاد گرفتن، توجه به محرک هاست و در زمان مطالعه، مربوط به مطلب می باشد که با نام تمرکز مطرح می شود. اما تمرکز چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟
قدرت تمرکز را گاهی با نشانه هایی از عدم تمرکز شناسایی می کنند که شما نیز در موقعیت های مختلف آن ها را تجربه کرده اید. برای مثال، شاید برایتان پیش آمده باشد که در سالن مطالعه و سکوت مطلق، دو نفر صحبت کنند، و شما که هیچ وقت حساس نبوده اید، اذیت شده باشید و به قول معروف، ذهنتان آشفته و تمرکزتان به هم ریخته باشد. قانون تمرکز می گوید: به هر چه دقیق شوید، رشد می کند. هر چه به موضوعی بیشتر فکر کنید، بیشتر بخشی از حقیقت شما می شود. این قانون تا حدودی موفقیت و شکست را توضیح می دهد. اولین مرحله در فرایند یادگیری، «توجه کردن» است که خود قسمتی از تمرکز به حساب می آید. گفته شده است که در شروع مطالعه، ده دقیقه ی اول، زمانی است که باید شرایط برای تمرکز فراهم شود. سعی کنید تمام وسایلی را که برای مطالعه لازم دارید، قبل از شروع آماده کنید. شاید خنده تان بگیرد اگر بگویم که در این زمان ذهن بازیگوشی می کند و سعی دارد از تمرکز و ادامه ی مطالعه فرار کند. بنابراین چنین فرصتی را به این اسب لجام گسیخته ندهید.. فکر هم باید تحت آموزش قرار بگیرد تا بتواند با ما همکاری کند و با شرایط تطابق داشته باشد.
بهترین مثال آن می تواند همین زمان مطالعه باشد. اگر شما بتوانید این ده دقیقه را با وجود وسوسه ها، توجیه ها و بهانه های فکر به مطالعه ادامه دهید، تا 45 دقیقه بیشترین یادگیری را از مطالب خوانده شده، خواهید داشت. بعد از آن، این تمرکز و کارایی افت می کند. شاید برایتان پیش آمده باشد که در حین مطالعه و مخصوصاً هنگام شروع، به این فکر بیفتید که مثلاً پاک کن دم دستتان نیست؛ حال آن که سالی یک بار هم از آن استفاده نمی کنید. ماجرا از همین جا آغاز می شود که شروع به گشتن می کنید و از بخت نامراد، مدتی طول می کشد تا آن را بیابید. این همان زمان تلف شده ای خواهد بود که خودتان را در مورد آن سرزنش می کنید.
بنابراین به فکرتان فرصت بهانه گیری ندهید. قبل از شروع مطالعه، تا جایی که می توانید وسایل مورد نیازتان را فراهم کنید. حتی وسایلی را که ممکن است مورد نیازتان نباشد، تا جایی که مقدور است، در دسترس قرار دهید تا بتوانید بهانه جویی فکر را کنترل کنید. یک کاغذ سفید هم دم دستتان باشد تا مطالبی را که به فکرتان می رسد، از جمله این که ظهر ناهار چی دارید را بنویسید تا فکرتان تمرکزش را حفظ کند و هر لحظه در حال حدس زدن نباشد.
جمله هایی را تدارک ببینید و بنویسد و به همراه خود داشته باشیدیا جایی نصب کنید که هر روز آن ها را ببینید. این ها جمله های پیشنهادی ما هستند:
* برای گرفتن بیشترین نتیجه کار خود، فکرتان را مرتب کنید.
* فکر، انگیزه ی تمام کارهای این جهان است.
* اندیشه ی انسانی وسیله ای است که می تواند به آرزوهای بشری پاسخ دهد.
* افسار اسب فکرتان را در دست بگیرید تا از سواری لذت ببرید.
جمله های دیگر را شما به ما بگویید.
مجله رشد جوان